چشمی که به نور عشق بیناست
بیناست همیشه از چپ و راست
دیده نگران دیدهٔ اوست
این خرقه که نور دیدهٔ ماست
ما در غم هجر یار واصل
جان تشنه و دل غریق دریاست
عشقست که در بطون کس نیست
عشقست که از ظهور پیداست
امروز کسی که مست عشقست
فارغ ز خمار دی و فرداست
خورشید جمال او برآمد
از دیده خیال سایه برخاست
دیدیم چنانکه دیدنی بود
داند سخنم هر آنکه داناست
در آینه روی خویش بیند
هر دیده که او به خویش بیناست
ای یار رموز نعمت الله
پنهان چه کنیم چون که پیداست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به بیان عشق و نور آن میپردازد و به زیبایی چشمی اشاره میکند که همیشه در جستجوی عشق است. صحبت از غم جدایی از معشوق و تلاش برای درک این عشق واقعی است. عشق در دل انسانها نهفته نیست، بلکه در ظهور و جلوههای آن نمایان میشود. شاعر همچنین بر اهمیت دیدن و شناختن خود از طریق عشق تأکید میکند. در نهایت، مخاطب را به رازهای الهی و نعمتهای آن هدایت میکند و بر این نکته تأکید میکند که حقیقت عشق و زیبایی آن غیرقابل پنهان است.
هوش مصنوعی: چشمهایی که با عشق روشن شدهاند، همیشه میتوانند زیباییها را از هر طرف ببینند.
هوش مصنوعی: چشم نگران من به اوست و این لباس که بر تن دارم، روشنی و نور چشمان من است.
هوش مصنوعی: در پوستری از درد جدایی معشوق، جان ما در عطش و دلمان غرق در دیوانگی است.
هوش مصنوعی: عشق حالتی است که در دل هیچکس پنهان نیست، و این عشق است که خود را در آثار و نشانهها به وضوح نشان میدهد.
هوش مصنوعی: امروز کسی که به عشق مشغول است، از نگرانی و حال ناخوشایند دیروز و فردا آزاد است.
هوش مصنوعی: زیبایی او مانند خورشید از چشمان خیال من برافراشته شد و سایهای از آن ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که دانا باشد، میتواند به خوبی درک کند که ما آنچه را که باید، دیدهایم و تجربیات ما به وضوح نشاندهنده واقعیات است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خودشناسی و دروننگری پرداخته باشد، در آینه وجود خود تصویری از خود را میبیند.
هوش مصنوعی: ای دوست، رازهای نعمتهای خداوند در حالت پنهان هستند، اما وقتی که خودشان آشکار میشوند، چه کنیم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا نقش خیال دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
آنجا که جمال دلبر آمد
والله که میان خانه صحراست
وانجا که مراد دل برآمد
[...]
برخیز که موسم تماشاست
بخرام که روز باغ و صحراست
امروز بنقد عیش خوشدار
آن کیست کش اعتماد فرد است
می هست و سماع و آن دگر نیز
[...]
زین چار خلیفه مُلک شد راست
خانه به چهار حد مهیاست
این خاک ز لطف نور برخاست
وانگاه روان شد از چپ و راست
شد جانوری که آشیانش
برتر ز ضمیر و وهم داناست
هر لحظه ز فیض و فضل آن نور
[...]
شوری ز شرابخانه برخاست
برخاست غریوی از چپ و راست
تا چشم بتم چه فتنه انگیخت؟
کز هر طرفی هزار غوغاست
تا جام لبش کدام می داد؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.