قابل نور الهی جان ماست
این چنین جان خوشی جانان ماست
جام آبی از حباب ما بنوش
زآنکه او سرچشمهٔ حیوان ماست
قرص ماه و کاسهٔ زرین مهر
روز و شب آرایشی بر خوان ماست
عقل مخمور است و ما مست و خراب
عشقبازی آیتی در شأن ماست
ما به او و او به ما پیدا شده
جمله عالم آن او ، او آن ماست
هفت دریا را چو موجی دیده ایم
غرقه در دریای بی پایان ماست
خوش خراباتی و بزمی چون بهشت
سید ما ساقی رندان ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عشق گفتا خود حقیقت آن ماست
وین معانی و بیان در شأن ماست
هر که را جانیست با جانان ماست
جان ما چون او شود او جان ماست
هر دو عالم گر یکی بینی به او
آن یکی سرچشمه ی حیوان ماست
چشمه ی خضر و زلال زندگی
[...]
عشق جانان در میان جان ماست
گنج معنی در دل ویران ماست
ما به درد دل گرفتار آمدیم
وین عجب کاین درد دل درمان ماست
هر کسی را کفر و ایمانی بود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.