گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

متناهی شود به تو همه شی

تو شوی منتهی به حضرت وی

غایت ذوق ما کجا یابد

به جز از ما و همچو ما هی هی

زاهد و زهد و آرزوی نماز

ما و ساقی و ساغر پر می

کشتهٔ عشق و زندهٔ ابد است

کی بمیرد کسی که زو شد حی

آفتابست و عالمی سایه

هر کجا او رود رود در پی

نو او را به نور او دیدیم

نه به یک چیز بلکه در همه شی

سر سید ز نعمت الله جو

دم نائی طلب کنش از نی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مسعود سعد سلمان

ای به تو زنده نام حاتم طی

صاحب صد هزار صاحب ری

تاج اهل عرب قصی آمد

تا تو نسبت همی کنی به قصی

خاک را بر فلک مفاخر توست

[...]

ابوالفرج رونی

آمد آن اصل شرع و شاخ هدی

آمد آن برگ عقل و بار ندی

سید عالم و عمید اجل

عمده ملک و دین ابوالاعلی

رتبت او نهاده منبر و تخت

[...]

انوری

نکنم خواجه را به شعر هجا

لیک برخوانم آیتی ز نبی

ان قارون کان من موسی

خواجه آنست کاید از پی فی

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه