ز من توحید می پرسی جوابت چیست خاموشی
بگفتن کی توان دانست گویم گر به جان کوشی
ز توحید ار سخن گوئی موحد گویدت خاموش
سخن اینجا نمی گنجد مقام تو است خاموشی
تو پنداری که توحیدست این قولی که می گوئی
خدا را خلق می گوئی مگر بی عقل و بیهوشی
موحد او موحد او و توحید او چه می جوئی
من و تو کیستیم آخر به باطل حق چرا پوشی
معانی بدیع تو بیان علم توحید است
نه توحید است اگر گوئی که توحیدست فرموشی
حدیث می چه می گوئی بهه ذوق این جام می در کش
زمانی همدم ما شو برآ از خواب خرگوشی
ز جام ساقی وحدت می توحید می نوشم
حریف نعمت الله شو بیا گر باده می نوشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حسی عمیق نسبت به مفهوم توحید است. شاعر به پرسش کنندگان درباره توحید پاسخ میدهد که در واقع سکوت و خاموشی بهترین پاسخ است، زیرا گفتن درباره خداوند فراتر از کلمات است. او به این نکته اشاره میکند که تصور ما از توحید ممکن است نادرست باشد و نمیتوان با عقل محض به درک عمیقتری از ویژگیهای خداوند دست یافت. همچنین، شاعر دعوت میکند که از خواب غفلت بیدار شوند و به جستجوی واقعیات روی آورند، در حالی که از جمال و زیباییهای معرفت سرمست باشند. در نهایت، شاعر به همنوشی در معانی عمیق تری از وجود و وحدت دعوت میکند.
هوش مصنوعی: تو از من در مورد توحید سؤال میکنی، اما جوابم چیست؟ سکوتی که میتواند بگوید بیشتر از کلمات است. اگر بخواهی شبیه به جانم برایت بگویم.
هوش مصنوعی: اگر از توحید و یکتایی سخن بگویی، فردی که به این موضوع آگاه است به تو خواهد گفت که سکوت کن، زیرا جایگاه تو در اینجا بیان نمیشود و باید خاموش بمانی.
هوش مصنوعی: تو فکر میکنی که این سخنانی که درباره خدا میگویی درست و توحیدی است، ولی در حقیقت، این نوع اظهارات نشاندهنده نادانی و بیهوشی توست.
هوش مصنوعی: او که تنها و یکتا است، چه در جستجوی توحید او هستی؟ ما هر دو در حقیقت چه کسانی هستیم که به خاطر باطل، حق را پنهان میکنیم؟
هوش مصنوعی: معانی زیبا و بینظیر تو نشاندهندهی علم یکتایی خداوند است. اگر بگویی که این توحید است، فراموش کردهای که خود توحید چیست.
هوش مصنوعی: به صحبتهای خوشمزه و دلنشین مشغول هستی، در حالی که از طعم این شراب لذت میبری. بیفت و از خواب عمیق بیدار شو تا در کنار ما لحظاتی شادی را تجربه کنی.
هوش مصنوعی: از جام ساقی، که نمایندهی وحدت و یگانگی است، شراب توحید مینوشم. ای دوست، اگر شراب مینوشی، بیا و با من بخور که نعمت الهی را در کنارهم تجربه کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری تو میپوشی
تو پنداریکه بیداری ولی در خواب خرگوشی
لب عیسی دم جانبخشی اورا خدا دادش
تو باری از حسد ایچشمه حیوان چه میجوشی
من از شیرین لبت ایمه بتلخی میخورم حسرت
[...]
ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در گوشی
ندارد صفحه دوران چو من عاشق بناگوشی
مرا در قلزمی شور محبت می دهد جولان
که باشد آسمان آنجا حباب خانه بر دوشی
نماز عاشقان باشد، همه مستی و بیهوشی
حضورش غیبت از خود، ذکر از عالم فراموشی
قیام: استادگی از جان، قعود: افتادگی از پا؛
اذان: فریاد از دست خود و، تعقیب: خاموشی!
مکانش آنکه، گنجایی در آن نبود غرضها را
[...]
کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پوشی
قلندر مشربی یک شهر عاشق خانه بر دوشی
مرصع آستین گل در گریبان نازک اندامی
منقش جامه زرین کمربندی کله پوشی
بدن یک پیرهن روحی میان ز آب خضر موجی
[...]
اگر از دیدن عیب خلایق چشم میپوشی
همانا در پی کتمان عیب خویش میکوشی
عبادت در حضور خلق ار چشم قبول افتد
تو ظالم فسق را از دیدهٔ مردم نمیپوشی
چو آب جو که گل در خور کشد آهسته آهسته
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.