دل به دلبر گر سپاری دل بری
دل بری کن تا بیابی دلبری
هرکه انسانست از این سان خوانمش
آن چنان انسان بسی به از پری
از سر سر در گذر چون عاشقان
عشقبازی نیست کار سرسری
گر بیاری جام می یابی ز ما
هر چه آری نزد ما آن را بری
جان به جانان ده بسی نامش مبر
حیف باشد نام جائی گر بری
چون خلیل الله همه بتها شکن
تا نباشی بت پرست آذری
نعمت الله را اگر یابی خوشست
زان که دارد معجز پیغمبری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و اهمیت آن در زندگی انسانهاست. شاعر به ما میگوید که اگر دلمان را به عشق بسپاریم و خود را از دلبستگیها آزاد کنیم، میتوانیم به حقیقت عشق دست یابیم. او انسان واقعی را کسی میداند که فراتر از ظواهر باشد و عشق را عمیقاً درک کند. همچنین به این نکته اشاره میکند که اگر به شراب عشق و معرفت دست یابیم، باید به آن ارج نهیم و از آن بهره بگیریم. در نهایت، شاعر بر این باور است که شناخت و درک عمیق از وجود معانی و نعمات الهی، از مهمترین اهداف زندگی انسان است.
هوش مصنوعی: اگر دل را به محبوب بسپاری و از او دل بربایی، این کار را بکن تا بتوانی محبوبی بیابی.
هوش مصنوعی: هر کسی که دارای ویژگیهای انسانی است، او را به این صورت انسان مینامم. در واقع، انسانهایی که به این شکل هستند، از بسیاری از پریها و موجودات دیگر برترند.
هوش مصنوعی: وقتی وارد دنیای عشق میشوی، نباید به صورت سطحی و بیتوجه عمل کنی؛ بلکه باید با تمام وجود و دقت به این حس عمیق بپردازی.
هوش مصنوعی: اگر جام می را به نزد ما بیاوری، هرچه که از طرف ما به تو برسد، همان را از خودت ببین و دریافت کن.
هوش مصنوعی: برای عشق صمیمی و عمیق، جانت را فدای محبوب کن و نام او را فراموش کن. نام یک مکان، اگر بر روی آن عشق بگذاری، اندوهناک است.
هوش مصنوعی: همچون خلیلالله که تمام بتها را شکست، تو نیز باید از پرستش بتها دوری کنی، تا همچون آذری نباشی.
هوش مصنوعی: اگر نعمتهای الهی را به دست آورید، خوب است؛ زیرا این نعمتها معجزات پیامبر را به یاد میآورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مار را، هر چند بهتر پروری
چون یکی خشم آورد کیفر بری
سفله طبع مار دارد، بی خلاف
جهد کن تا روی سفله ننگری
بافکاری بود در شهر هری
داشت زیبا روی و رعنا دختری
سیرت تو هست عین سروری
صورت تو هست محض صفدری
مملکت چون جسم و تو چون دیده ای
محمدت چون بحر و تو چون گوهری
در علو قدر و در کنه شرف
[...]
باز یوسف را نگر در داوری
بندگی و چاه و زندان بر سری
بدگمانی کردن و حرصآوری
کفر باشد پیش خوان مهتری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.