راهیم و رهنمائیم هم رهرویم و همراه
هم سیدیم و بنده هم چاکریم و هم شاه
جام می لطیف است این جسم و جان که داریم
در باطن آفتابیم در ظاهریم چون ماه
گاهی چنین که بینی بر تخت چون سلیمان
گاهی چنانکه دانی چون یوسفیم در چاه
رندیم و لاابالی سرمست در خرابات
با ساقئی حریفیم دایم به گاه و بیگاه
در راه بی کرانه ما می رویم دایم
گر عزم راه داری ما با تو ایم همراه
ای بنده بندگی کن تا پادشاه گردی
زیرا که پادشاهند این بندگان درگاه
توقیع آل دارد حکم ولایت ما
باشد نشان آن حکم بر نام نعمت الله
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دوگانگی و همزمانی حالتی از انسانها میپردازد که در یکی میتوانند همچون سلیمان بر تخت سلطنت باشند و در دیگری مانند یوسف در چاه گرفتار شوند. همچنین به مفهوم رندی و آزادی در زندگی اشاره دارد و تاکید میکند که هر فردی با بندگی و خدمت، میتواند به مقامی بلند برسد. در نهایت، این متن نشان میدهد که پیروی از دستورات الهی و بندگی، به انسان سرنوشت والایی خواهد بخشید.
هوش مصنوعی: ما در مسیر زندگی همواره همراه یکدیگر هستیم و در این راه راهنما و رهرو هستیم. در عین حال، هم خدمتگزار و هم ارباب یکدیگر به حساب میآییم.
هوش مصنوعی: جام لطیف، نماد این بدن و روح ماست. در واقع، درونی چون خورشید داریم، اما در ظاهر مانند ماه به نظر میرسیم.
هوش مصنوعی: گاهی در جایگاهی با بزرگی و قدرت قرار داریم، مانند سلیمان بر تخت، و گاهی در وضعیت دشواری به سر میبریم، مانند یوسف در چاه.
هوش مصنوعی: ما سرخوش و بیخیال هستیم و در میخانه با ساقی خود مشغولیم، همواره در هر زمان و مکان به شادی و خوشگذرانی میپردازیم.
هوش مصنوعی: ما در مسیر بیپایان پیوسته قدم برمیداریم، اگر تو ارادهات را جزم کردهای، ما نیز در این راه همپیمان تو هستیم.
هوش مصنوعی: اگر تو به بندگی و خدمت بپردازی، در نهایت به مقام و جایگاه ارجمندی خواهی رسید، زیرا این بندهها هستند که در درگاه پادشاهی ارزش و اعتبار دارند.
هوش مصنوعی: حکم ولایت ما با نشان و امضای آل به رسمیت شناخته میشود و این نشان بر نام نعمت الله قرار دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خورشید اوج رفعت طهماسب شاه عادل
شاهی که در دو گیتی کارش بود بدلخواه
صیت عدالت او رفته ز فرش تا عرش
فرمان پذیر حکمش از ماهی اند تا ماه
پا در رکاب تا کرد دشمن فتاد از پای
[...]
در عهد خان دوران فرمانروای گیتی
یعنی کریمخان آن خان سپهر خرگاه
شیرافکنی که در رزم گر شیر بیند او را
از پیش او گریزد چون شیر دیده روباه
فرماندهی که بر چرخ روز و شب و مه و سال
[...]
زد ای وشاق غدار عید غدیر خرگاه
باوی سپاه وحدت از ماهی است تا ماه
رایات خرق عادات در موکبش زلل کاه
فرش به خم روئین گوینده انا الله
در راه کوفه چون گشت ملحق به موکب شاه
نزدیکی زبالی بگرفت بر حسین راه
آثار تشنگی یافت در حر شه فلک چاه
سیراب کرد او را لشکرش به دلخواه
راه دراز در پیش و ز چاره دست کوتاه
نه خیمه و نه خرگاه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.