گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

خیالش نقش می بندم به دیده

چنین نقش و خیالی خود که دیده

به نور اوست روشن دیدهٔ من

نظر فرما که بینی نور دیده

الفبا خواندم و کردم فراموش

خطی بر عالم و آدم کشیده

گذشته از وجود و از عدم هم

نمانده سیئات و هم حمیده

خراباتست و ما مست و خرابیم

ز مخموران عالم وارهیده

بیا با ما درین دریا و بنشین

که دریائیست نیکو آرمیده

نگر در آفتاب نعمت الله

که در هر ذره ای روشن بدیده