ما نقش خیال تو نگاریم به دیده
در دیدهٔ ما بین که توان دید به دیده
نوریست که در دیدهٔ ما روی نموده
روشنتر از این دیدهٔ ما دیده که دیده
در دیدهٔ اهل نظر آن لعبت خندان
بگرفته خوشی گوشه و جائی بگزیده
یک نقطه محیط است که در دور درآمد
این دایره خطیست از آن نقطه کشیده
در آینهٔ خلق نظر کردم و دیدم
عینیست عیان گشته به اخلاق حمیده
هر ذره که که بینی به تو خورشید نماید
آن ذره رسولیست که از غیب رسیده
ذوقی است در این گفتهٔ سید که چه گویم
خود خوشتر از این قول که گفته که شنیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و محبت میپردازد. شاعر به نقش خیال و تصویر معشوق در ذهن خود اشاره میکند و میگوید که این خیال به اندازهای روشن و تاثیرگذار است که میتواند در دیدگان او نمایان شود. او به وجود نوری اشاره میکند که در درونش تابیده و از آن منابع الهام میگیرد. همچنین، شاعر از زیباییها و خوشیهای موجود در رفتار و منش معشوق سخن میگوید و تأکید میکند که هر ذره از وجود او، مثل خورشیدی درخشان است که پیامآور این زیباییهاست. در نهایت، شاعر بیان میکند که این احساس و بیان زیبایی، فراتر از کلمات است و خود این بیان نیز لذتبخش است.
هوش مصنوعی: ما تصویر زیبای تو را در چشمان خود به تصویر کشیدهایم. تنها فردی که بتواند به واقعیت این تصویر پی ببرد، میتواند آن را ببیند.
هوش مصنوعی: روشنیای است که در چشمان ما نمایان شده و از چشمان ما روشنتر است؛ چشمی که میبیند.
هوش مصنوعی: در چشم ناظرین، آن دختر بازیگوش که لبخند به لب دارد، شادی را در گوشهای از زندگیاش جمع کرده و جایی را برای خود انتخاب کرده است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که یک نقطه مشخص در اطراف یک دایره وجود دارد که از آن نقطه، یک خط به دور این دایره کشیده شده است. به عبارت دیگر، نقطهای وجود دارد که مرکزیت دارد و دور آن دایرهای ترسیم شده است.
هوش مصنوعی: در آینهٔ انسانها نگاه کردم و دیدم که فضایل و ویژگیهای نیکو به وضوح در آنها نمایان است.
هوش مصنوعی: هر ذرهای که میبینی، نور خورشید را به تو نشان میدهد و آن ذره مانند فرستادهای است که از دنیای غیب به تو آمده است.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که در کلام سید لذتی وجود دارد و این لذت به قدری زیاد است که خود شخص نمیداند چطور باید آن را توصیف کند. او میگوید که این گفته از خود گفتهها زیباتر و دلنشینتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شادی ز دلم دور شد و خواب ز دیده
تا من نیم آن روی دلارام تو دیده
گر تو به تن و جان و دل و دیده نیائی
سوی تو فرستم دل و جان و تن و دیده
از من به جز آواز و حدیث ایچ نمانده است
[...]
ای رایت دولت ز تو بر چرخ رسیده
وی چشم وزارت چو تو دستور ندیده
بر پایهٔ تو پای توهم نسپرده
بر دامن تو دست معالی نرسیده
با قدر تو اوج زحل از دست فتاده
[...]
ای آنک تو را ما ز همه کون گزیده
بگذاشته ما را تو و در خود نگریده
تو شرم نداری که تو را آینه ماییم
تو آینه ناقص کژشکل خریده
ای بیخبر از خویش که از عکس دل تو
[...]
ای یار جفا کرده پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
[...]
ای آنکه رخ و زلف تو آرایش دیده
گردیده بسی دیده و مثل تو ندیده
از گوشه بسی گوشه نشین را که ببینی
در میکدهها چشم سیاه تو کشیده
چشمت به اشارت دل من برد و فدایت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.