آه دلسوز عاشقان بشنو
نالهٔ جان بیدلان بشنو
سخنی خوش به ذوق می گویم
از سر ذوق یک زمان بشنو
سرّ ساقی و حال میخانه
با تو گویم یکان یکان بشنو
ذوق آب حیات اگر داری
نوش کن جام می روان بشنو
باز گلبانگ بلبل سرمست
از گلستان برآمد آن بشنو
مکن از عاشقان کنار ای دل
هست رازی درین میان بشنو
نعمت الله را غنیمت دان
با تو گفتم ز جان به جان بشنو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درد دل گویم از نهان بشنو
راز، بیزحمت زبان بشنو
جوش دریای غصه باور کن
موج خون بنگر و فغان بشنو
بر کنار دو جوی دیدهٔ من
[...]
عاشقا، راز عاشقان بشنو
هم ز بیدل حدیث جان بشنو
سخن این مذکران بشنو
همه تن گوش باش و آن بشنو
گفتهٔ عاشقان به جان بشنو
این چنین گفته ای آنچنان بشنو
با تو گویم حکایت مستان
بشنو از قول عاشقان بشنو
نوش کن جام می که نوشت باد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.