سین انسان گر برافتد از میان
اول و آخر نماند غیر آن
چوی نمانی تو نماند غیر تو
بس بدیع است این معانی را بیان
نوش کن می جام راهم لعل ساز
تا بیابی لذتی از جسم و جان
بگذر از نام و نشان خویشتن
بی نشان شو تا از او یابی نشان
چیست عالم پردهٔ نقش خیال
پرده را بردار می بینش عیان
یار سرمست است ما را در کنار
دست با او در کمر او در میان
نعمت الله عاشق و معشوق ماست
بلکه خود عشق است پیش عاشقان
این چنین پیدا و پنهان آن چنان
بر کنار از ما و با ما در میان
مانشان از بی نشانی یافتیم
بی نشان شو تا بیابی آن نشان
در خرابات مغان مست و خراب
همدم جامیم و فارغ ازجهان
دردمندیم و دوا درد دل است
کشتهٔ عشقیم وحی جاودان
مرغ جان از برج دل پرواز کرد
ساخت بر زلف پریشان آشیان
سر به پای او فکن دستش بگیر
آستینی بر همه عالم فشان
ذوق سرمستی ز سر مستان طلب
نعمت الله را ز خوان عارفان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به زیباییهای زندگی انسانی و اهمیت عشق و وحدت با معشوق میپردازد. مولف بیان میکند که اگر انسان از وجود خود فاصله بگیرد و به بینشانی برسد، به حقیقت وجود و عشق دست پیدا میکند. او به لذتی که از شراب عشق و دلدادگی به معشوق به دست میآید اشاره میکند و میگوید که در دورانی که انسانها در خمار عشق هستند، در کنار هم در خرابات مغان، بینیازی از جهان و دلمشغولیها را تجربه میکنند. همچنین، به سرمستی از عشق و جایگاه آن در زندگی پرداخته و اینکه چطور در این حالت میتوان به معنای عمیقتری از زندگی دست یافت. در نهایت، پیام اصلی این است که با عبور از نام و نشانهای دنیوی به حقیقت عشق و وجود پی برده و در آنجا آرامش و سرمستی را پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: اگر وجود انسان از میان برود، تنها حقیقتی که باقی میماند، همان است که بین ابتدا و انتهای زندگی او وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر تو نباشی، هیچکس دیگری هم نخواهد ماند. این معانی بسیار زیبا و نو هستند که باید بیان شوند.
هوش مصنوعی: نوشیدن می را در جامت خوش بگذران تا از زندگی و روحات لذت ببری.
هوش مصنوعی: برای اینکه به حقیقت و وجود واقعی خود برسید، باید از هویتی که برای خود ساختهاید فاصله بگیرید. تنها در این صورت میتوانید نشانهای از او یا حقیقت را پیدا کنید.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که هستی و عالم مانند پردهای هستند که نقوش خیالی را به نمایش میگذارند. اگر این پرده را برداریم، حقیقت و واقعیت به وضوح نمایان میشود.
هوش مصنوعی: دوست ما خوشحال و سرمست است و من در کنارش هستم، به طوری که در کمر او قرار گرفتهام و او را در آغوش دارم.
هوش مصنوعی: محبت و عشق در واقع خود نعمت الهی است. او نه تنها عاشق و معشوق ماست، بلکه خود ماهیت عشق را در دل عاشقان تجلی میدهد.
هوش مصنوعی: این گونه که ظاهر و باطنش مشخص است، او به طرز عجیبی از ما دور و در عین حال در میان ما حضور دارد.
هوش مصنوعی: از فقدان نشانهها، نشانهای پیدا کردیم. بینشان شو تا آن نشانه واقعی را بیابی.
هوش مصنوعی: در میخانه، ما که مست و خرابیم، همراه با جام خود هستیم و از همه چیز در جهان بیخیال و دلمشغولیم.
هوش مصنوعی: ما دردی داریم که درمانش صحبت از دل است و به خاطر عشق به نوعی جان خود را از دست دادهایم و پیام همیشهگی عشق را دریافت کردهایم.
هوش مصنوعی: پرندهی روح از دلی که در آن جا دارد، پرواز کرد و بر روی زلفهای آشفتهی معشوق نشیمن گزید.
هوش مصنوعی: برایت تمام وجودت را نثار او کن و دستش را بگیر؛ آستینش را بر همه جهان پخش کن.
هوش مصنوعی: از خوشی و شادی سرمست شده، از دیوانگان درخواست کن که از سفره عارفان، نعمتهای خداوندی را بگیرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یخچه میبارید از ابر سیاه
چون ستاره بر زمین از آسمان
چون بگردد پای او از پای دار
آشکوخیده بماند همچنان
عید فرخ باد بر شاه جهان
جاودانه شادمان و کامران
نعمتش پیوسته و عمرش دراز
دولتش پاینده و بختش جوان
سال و مه لشکرکش و لشکر شکن
[...]
ای مرا دیدار تو جان و جهان
بی تو هرگز نی جهان خواهم نه جان
ای جهان جان چه شادی باشدم
چون نباشی با من ای جان جهان
ای بسان حور و آئین پری
[...]
ای آفتاب حسن تو را آفتاب
سجده برد همچو من از آسمان
خردی تو و بزرگ تو را پایگاه
سال تو اندک و تو بسیار دان
چو آفتاب خردی در چشم خلق
[...]
روی بخت خواجه خرم همچو گل
باد تا هر سال گل آرد جهان
بسته دولت عهد با دورانش باد
تا بود پیوسته با دوران زمان
باد حاجت خرمی را با دلش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.