گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

حی و قیوم و قدیم لم یزل

هر کسی را داده چیزی از ازل

مالک ملک است و ما مملوک او

ملک او باشد همیشه بی خلل

با جلالش عقل عاقل بی محال

با کمالش علم عالم در وحل

کل شیئی هالک الا وجهه

خوش بخوان نص کلام لم یزل

چیست عالم با وجود حضرتش

سایه و خورشید باشد فی المثل

مشکل حال است و حل مشکلات

حل این مشکل نوشتم خوش بحل

عقل اول علت اولی بود

خالق او حضرت او بی علل

نور او بیند به نور روی او

دیدهٔ روشن که باشد بی سبل

ایکه می پرسی محل او کجاست

از عطای او محل دارد محل

هرکه جان داد و هوای او ستد

نزد ابد الان بود نعم البدل

قابلیت بنده را از فیض اوست

شد قبول حضرت او زان قبل

از مفصل یافتم سر قدر

خوانم از لوح قضا شر جمل

دولت جاوید از او در بندگیست

این چنین فرموده اند اهل دول

هر که حق را ماند و باطل را گرفت

همچو انعامی بود بل هُم اضَل

نعمت الله زنده جاوید شد

از عطای او و فارغ از اجل

 
 
 
انوری

تا نشست خواجه در گلشن بود

شاید ار ایمن نباشد از اجل

او جعل را ماند از صورت مدام

وانگهی حال جعل بین در مثل

کز نسیم گل بمیرد در زمان

[...]

عطار

ای پر آتش داشته پیوسته دل

هر شکایت کان ز ما داری بهل

بار عشق روی ما برجان منه

تا نگردی در غم هجران خجل

چشم راهی می‌کشم زوتر بیا

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۱۴۲ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
حکیم نزاری

با تو پیوندست ما را از ازل

کی شود پیوندِ روحانی بدل

آدمیّت عاشقی ورزیدن است

هر چه می بینی دگر بل هم اضل

دابة الارض افتد و طیّ السما

[...]

مشاهدهٔ ۸ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه