ای ز عشقت عالمی را روی در آوارگی
دیدمت یکبار، از آن شد کار دل یکبارگی
مونسم شبهای تنهایی جز اندوه تو نیست
وای بر حال کسی کش غم کند غمخوارگی
ای طبیب دردمندان، رحمتی فرما، که من
چاره ای دیگر نمیدانم بجز بیچارگی
کس نشانی زو نمیگوید، که در اول نگاه
میشود حیران رویش دیده نظارگی
شاهی از کویش برو یا احتمال جور کن
چاره در عشق بتان صبر است یا آوارگی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دردهای ناشی از آن است. شاعر از عشقش به محبوبش صحبت میکند و بیان میکند که در تنهایی جز غم او چیزی برایش باقی نمانده است. او از محبوبش درخواست رحمتی دارد و ابراز میکند که در مقابل این درد، چارهای جز شکستگی نمیبیند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که صبر و تحمل در عشق به محبوبان، بهترین راهکار برای مقابله با این آلام است.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شد که جهانی را در حالت آوارگی ببینم، و این تجربه یک بار برای قلبم کافی بود تا به حالت یکبارهای دگرگون شود.
هوش مصنوعی: در شبهای تنهایی، جز درد و اندوه تو چیزی برایم نیست. وای به حال کسی که در غم دیگری به سر میبرد و غمخواری میکند.
هوش مصنوعی: ای پزشک بیماران، بر ما ترحم کن، زیرا من جز بیچارگی راهی نمیشناسم.
هوش مصنوعی: هیچکس از آن معشوق نشانی نمیدهد، زیرا در اولین نگاه، بیننده بهقدری شیفته و متعجب میشود که فقط به زیبایی او خیره میشود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از معشوق خود دور شوی، یا باید با او بسازی و وضعیتی را برای خود فراهم کنی. در عشق به زیباییها، دو راه وجود دارد: یا صبر کنی، یا به جادههای ناهموار و سختیها بروی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چاره از من می کند پرهیز از بیچارگی
غم به گرد من نمی گردد ز بی غمخوارگی
چاره این چاره جویان را مکرر کرده ام
امتحان از دردمندی ها همان بیچارگی
نیستم بر خاطر صحرا گران چون گردباد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.