گنجور

 
امیر شاهی

دلا تا ذوق هجران در نیابی

ز باغ وصل جانان بر نیابی

اگر در راه جانان جان ببازی

تمنای دل از دلبر نیابی

برغم من مکش بر دیگران تیغ

که چون من کشتنی دیگر نیابی

هوس داری چو شمع این سوز، لیکن

گر این سررشته یابی، سر نیابی

متاب از کوی جانان روی، شاهی

اگر یابی مرادی ور نیابی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode