تا دل به غم عشق گرفتار نیابی
در خیل سگان در او بار نیابی
گر باز شکافی دل صد پاره ما را
صد داغ بلا یابی و آزار نیابی
گر همچو صبا عرصه آفاق بگردی
در روضه او یک گل بی خار نیابی
عشقت بسوی دوست عنان میکشد ای دل
بشتاب، که لایقتر از این کار نیابی
دریاب دمی شاهی دلخسته خود را
ترسم که بجوییش و دگر بار نیابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی
بام و در آن خانه پر از بار نیابی
آنجا که شد او یافته خود را نتوان یافت
غم نیست که سریابی و دستار نیابی
بیدار شود آنگه طلب آن روی که هرگز
[...]
تا خلوتِ جان خالی از اغیار نیابی
بام و درِ این خانه پر از یار نیابی
آنجا که شد او یافته خود را نتوان یافت
غم نیست چو سر یابی و دستار نیابی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.