ای در بهار حسن تو گلها و لالهها
وی لاله را ز رشک تو پرخون پیالهها
بیچاشنی درد تو هست آب زندگی
زهری که دهر میدهدم در نوالهها
شب با سگان کوی تو گفتیم درد خویش
فریادهای ما نشنیدی و نالهها
پر شد صحیفه دلم از داغ شاهدان
یکیک چو نامهای کسان بر قبالهها
حرفی اگر ز نامه شاهی فتد قبول
از عشق بر رسول تو خواند رسالهها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد و احساسات عمیق عاشقانه شاعر را بیان میکند. شاعر به بهار و زیبایی گلها و لالهها اشاره میکند و از حسادت آنها به زیبایی معشوق سخن میگوید. او همچنین به درد و رنج عشق اشاره میکند و میگوید که زندگی بدون عشق و درد، بیمزه است. شاعر از شبنشینیاش با دوستانش در کوی معشوق یاد میکند و حسرت و فریادهای خود را به تصویر میکشد. در پایان، او به عشق و ارادتش به معشوق اشاره دارد و میگوید اگر چیزی از عشق برساند، باید از طرف او باشد.
هوش مصنوعی: تو در بهار زیبایی، همچون گلها و لالهها درخشان و باعظمتی. لالهها به خاطر زیبایی تو حسودی میکنند و به همین دلیل، پیالهها از عشق و اشتیاق پر از خون شدهاند.
هوش مصنوعی: بدون چاشنی عاطفهات، زندگی، خالی و بیمعناست، مانند زهرهایی که روزگار در لقمۀ ما میگذارد.
هوش مصنوعی: در شب، زمانی که در کوچههای تو بودیم، از درد و رنج خود با سگان صحبت کردیم، اما تو ندیدی و نشنیدی که چه فریادها و نالههایی داریم.
هوش مصنوعی: دل من از یاد و خاطرههای دردناک افرادی که محبوب بودند، پر شده است؛ بهگونهای که مانند نامهایی که بر روی قبرها نوشته میشود، در صفحهٔ دل من نقش بستهاند.
هوش مصنوعی: اگر نامهای از سوی پادشاه به عشق بیفتد، پیامهای عشق را برندهات خواهد خواند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون ابر دید در کف صحرا قبالهها
بارانها چکید و ببارید ژالهها
تا گرد دشتها همه بشکفت لالهها
چون در زده به آب معصفر غلالهها
انگشت اگر زنی به لبم چون پیالهها
از حسرت لب تو درآیم به نالهها
در ودایی که خون شهیدان عشق ریخت
خونابه جگر چکد از برگ لالهها
جان میسپرد عاشق و چشم تو میگریست
[...]
وقت است سربرآورد از خاک، لاله ها
آید ز زور باده به گردش پیاله ها
گردید تازه، داغ فرورفتگان خاک
در چشم و دل مرا ز تماشای لاله ها
دیوانگی است سلسله پای کودکان
[...]
ای بیلب تو خشک دهانِ پیالهها
وز دوریی تو غرقه به خون داغ لالهها
خطی است آنکه بر رخ جانان دمیده است
خوبان نوشتهاند به نامش رسالهها
در بزم عشق رتبه خرد و کلان یکیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.