لعل لب تو شفاست ما را
درد تو همه دواست ما را
تا گشت جدا دلم ز تیغت
هر لحظه غم جداست ما را
دل آینۀ جمال یارست
زین آینه پر صفاست ما را
گفتی بکشم تو را بجایی
این سعد بگو کجاست ما را
گر هست تو را هوای قتلم
با لله که همین هواست ما را
گر خال و خط تو مشک خوانیم
با خط تّو بس خطاست ما را
ای شاهدی از غمش چه نالی
جورش همگی سزاست ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و دلدادگی اشاره دارد. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن میگوید و بیان میکند که درد فراق و جدایی از او چقدر برایش سخت است. همچنین، دل را آینهای از جمال یار میداند و از غم و رنجی که از دوری او احساس میکند، مینالد. او به این نکته اشاره میکند که اگر معشوقش به قتل او فکر کند، این دوستی و عشق همچنان در دل او وجود دارد. در نهایت، شاعر بیان میکند که از غم ناشی از این وضعیت هیچ راه فراری برایش نیست و به نوعی به تقدیر خود رضایت میدهد.
هوش مصنوعی: رنگ و زیبایی لبهای تو برای ما مانند یک مروارید درخشان است و همهی دردهایمان با عشق و زیبایی تو درمان میشود.
هوش مصنوعی: وقتی قلبم از تیر محبتت جدا شد، هر لحظه غم و اندوه برای ما همیشه وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل، مانند آینهای است که زیبایی معشوق را بازتاب میدهد؛ از این آینه، صفا و روشنی بر ما سرازیر میشود.
هوش مصنوعی: گفتی که من را به جایی بکشانی، حالا ای سعد بگو آن مکان کجاست که ما را به آنجا ببری؟
هوش مصنوعی: اگر در دل تو تمایل به کشتن من وجود دارد، به خدا قسم که همین تمایل، حالتی است که ما را به هم نزدیک کرده است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم خال و خط تو را به زیبایی مشک تشبیه کنیم، باید بگوییم که با نوشتههای تو، همه چیز اشتباه است و ما هنوز در چالشیم.
هوش مصنوعی: ای یار، از غم دل چه شکایت داریم؟ همه ما به خاطر رفتارش سزاوار این درد و رنج هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جان بهر تو در بلاست ما را
دل پیش تو مبتلاست ما را
پیشت بدعا برآورم دست
در دست همین دعاست ما را
هر شب به هوای خاک کویت
[...]
از زلف تو شکوههاست مارا
کان سلسله بلاست مارا
هر چند که کشته جفاییم
چشمی به ره وفاست مارا
گفتی که شبی به بزم ما آی
[...]
تا عشق تو دلرباست ما را
بیداد تو جانفزاست ما را
چون لاله دل به خون تپیده
با داغ تو، آشناست ما را
گستاخ به سنبلت وزیده
[...]
چون جرم گنه وفاست ما را
هر نوع کشد سزاست ما را
از خنجر خویش خون ما ریخت
زین بیش چه خونبهاست ما را
هر وقت که با رقیب بنشست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.