برنگ خود نیم زآن رو وزآن مو
که گل را رنگ بخشد مشک را بو
دو چشمم خیره شد در وی ندانم
نگارستان فردوس است یارو
ندارد هیچ خوبی فر آن ماه
ندارد پر طاوسان پرستو
دهان چون پسته و پسته پر از قند
لبان چون شکر و شکر سخن گو
عجب گر ملک روم و چین نگیرد
نگار ترک رو با خال هندو
زمن چون شیر از آتش می گریزد
بلی از سگ گریزان باشد آهو
نهاده دام اندر حلقه زلف
فگنده تاب در زنجیر گیسو
ایا چون ساحری کار تو مشکل
ایا چون سامری چشم تو جادو
اگر در گلشن آیی، سرو آزاد
زند در پیش بالای تو زانو
کسی را وصل تو گردد میسر
که جان بر کف بود زر در ترازو
اگر چه آسمانش پشت باشد
نیارد با تو زد خورشید پهلو
کسی کو پیش گیرد کار عشقت
نهد کار دو عالم را بیکسو
جفای تو وفا باشد ازیرا
ز نیکو هرچه آید هست نیکو
از آن ساعت که تیر غمزه خوردم
من از دست کمانداران ابرو
هماندم سیف فرغانی بدانست
که جرم عاشقان جرمیست معفو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته است. او از رنگ و بوی گل و مشک استفاده میکند تا زیبایی معشوق را به تصویر بکشد و به تماشای چشمان او میپردازد که آن را به باغی بهشتی تشبیه میکند. شاعر از ویژگیهای ظاهری معشوق، مانند دهانی شیرین و چهرهای زیبا یاد میکند و از محبت و عشق او به شدت شگفت زده است.
شاعر به این نکته اشاره میکند که برای رسیدن به عشق حقیقی، باید جان خود را فدای آن کرد و کسی که به عشق میرسد، باید تمام دنیا را نادیده گیرد. او همچنین بیان میکند که حتی اگر آسمان هم از عشق او فاصله بگیرد، معشوق هرگز با کسی دیگر برابر نخواهد شد. شاعر درد و رنج عشق را قبول دارد و میگوید که عشق، گناهی است که عاشقان از آن معاف هستند.
هوش مصنوعی: من به رنگ و زیبایی خود نمیبالم، زیرا خود را به خاطر موهایم نمیپسندم، بلکه به خاطر عطر دلانگیز مشک که گل را زیبا میکند.
هوش مصنوعی: چشمانم به جمال او خیره شده و نمیدانم آیا بهشت و زیباییهایش در مقابل او قرار دارد یا نه.
هوش مصنوعی: هیچ چیز خوبی به پای آن ماه نمیرسد، همانطور که پر طاوس و پرستو هم نمیتوانند با زیباییاش رقابت کنند.
هوش مصنوعی: دهان به شکل پسته است و درون پسته را از قند پر کردهاند، لبها به مانند شکر هستند و شکر صحبت میکند.
هوش مصنوعی: عجب است که اگر کشورهای بزرگ روم و چین نتوانند دختری با زیبایی و جذابیت خاص و خال هندو را به دست آورند.
هوش مصنوعی: از من مانند شیری که از آتش فرار میکند، میگریزد؛ بهطور حتم، آهو هم از سگی که به او حمله میکند، فرار خواهد کرد.
هوش مصنوعی: دردسر را در میان موهای خود به دام انداخته و خود را در زنجیر زیباییهای گیسوی او گرفتار کرده است.
هوش مصنوعی: آیا مانند یک جادوگر کار تو پیچیده است یا مانند سامری چشم تو سحر و جادو دارد؟
هوش مصنوعی: اگر به باغ بیایی، درخت سرو بلند در برابر تو به خاطر زیباییات سر به زیر میآورد.
هوش مصنوعی: کسی میتواند به وصالت دست یابد که جانش را در راهت فدا کند، همانطور که طلا در ترازو سنجیده میشود.
هوش مصنوعی: اگرچه آسمان با تو همراه نیست، اما خورشید همیشه در کنار توست.
هوش مصنوعی: هر کس که عشق تو را در پیش بگیرد، میتواند مسائل و کارهای دو دنیا را نادیده بگیرد.
هوش مصنوعی: نوعی بیوفایی تو به نظر میرسد، اما از آنجایی که همه چیز خوب است، هر آنچه که از نیکویی برآید، در نهایت خوب خواهد بود.
هوش مصنوعی: از وقتی که نگاه زیبای تو به دلم نشسته، دیگر نمیتوانم از تیرهای دردناک محبت دوری کنم.
هوش مصنوعی: سیف فرغانی درک کرده بود که گناه عاشقان در واقع گناهی قابل بخشش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من از دست کمانداران ابرو
نمییارم گذر کردن به هر سو
همین شعر » بیت ۱۴
از آن ساعت که تیر غمزه خوردم
من از دست کمانداران ابرو،
چو از نوروز گردد این جهان نو
هوا خوشتر شود آنگه همی رو
مرا هجران آن آهوی آمو
همی دارد چو بچه مرده آهو
ز گردشهای این چرخ سبکرو
همان آید کزان سنگ و از آن جو
پدر گفتش که چون زر سایه افکند
ترا از گوهر و از پایه افکند
نیاید دُنیی و دین راست هر دو
ز حق میدان که نتوان خواست هر دو
در این رقص و در این های و در این هو
میان ماست گردان میر مه رو
اگر چه روی میدزدد ز مردم
کجا پنهان شود آن روی نیکو
چو چشمت بست آن جادوی استاد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.