فرامش کرد جان تو تماشاگاه اعلی را
که خاکش دام دل باشد نگارستان دنیی را
منه رخت اندرین ویران که در خلد برین رضوان
بشارت می دهد هردم بتو فردوس اعلی را
بخارستان دنیا در مکن با هر خس آمیزش
که دولت بهر تو دارد پر از گل باغ عقبی را
تو اندر تیه دنیایی چو اسراییلیان حیران
عجب باشد که نفروشی بتره من وسلوی را
برو علم پیمبر را مسلمان وار تابع شو
که ترسایان ز جهل خود خدا گفتند عیسی را
بدستار و بدراعه نباشد قیمت عارف
که عزت زآستین نبود ید بیضای موسی را
چو ابراهیم اگر مردی بت آزر شکن، تا کی
چو صورت بین بی معنی پرستی نقش مانی را
برسم صورت آرایان برای چشم رعنایان
چو تو پیراهنی شستی نجس شد جامه تقوی را
اگر تو ترک جان نکنی کمال او نگردد کم
وگر حاجی بزی نکشد چه نقصان عید اضحی را
مکن چون طالب دنیا جهان صورت آبادان
که در ویرانی صورت بیابی گنج معنی را
ورای دوست اندر دل بت است ای خواجه محوش کن
که اندر کعبه نپسندد مسلمان لات و عزی را
مکن گر شاه و سلطانی بظلم و جور ویرانی
که تا اکنون اثر مانده است عدل آباد کسری را
چو رهبر نیست ای ره رو تمسک کن بشعر من
چو در ره قایدی نبود عصا چشم است اعمی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تذکر و نصیحت میپردازد و به فردی که در زندگی دنیوی غرق شده، یادآوری میکند که نباید فراموش کند که هدف نهایی او، رسیدن به عالم معنوی و بهشت است. مولف به او میگوید که دنیا فقط یک تئاتر موقتی است و باید تلاش کند تا خود را از زینتها و فریبهای دنیوی دور کند.
او به مقایسه سرنوشتهای انسانها با داستانهای تاریخی اشاره میکند و به این نکته تأکید میکند که انسان باید به علم و دانش پیغمبران احترام بگذارد و از جهل دور بماند. عارف واقعی کسی است که به باطن و معنای امور توجه دارد و دنیا را فقط به چشم صورت نمیبیند.
شعر از او میخواهد که به هیچ چیز جز حقیقت متکی نباشد و در جستجوی معنای عمیق زندگی باشد. در نهایت، این اثر دعوت به باتوجه به باطن و پرهیز از ظواهر دنیوی و نفسانی است.
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم این است که روح تو، زیباییهای والا و عالی را فراموش کرده است، در حالی که دل تو در زمین و دنیای مادی گرفتار است. دنیا مانند یک باغ زیبا به نظر میرسد، اما تو از زیباییها و عمق معنوی آن غافلی.
هوش مصنوعی: در این جا به زیبایی و جذابیت چهره شما اشاره میشود و گفته میشود که نباید آن را در این دنیای خراب و ویران قرار دهی، چون در بهشت و سرزمینهای جاویدان هر لحظه بشارتی درباره بهشت عالی به شما میرسد.
هوش مصنوعی: دنیا و مشکلاتش را رها کن و نگذار که چیزهای بیارزش تو را مشغول کند؛ زیرا نعمتهایی که برای تو در آینده آماده شده، مانند باغی پر از گل است.
هوش مصنوعی: تو در دنیای پر از حیرت و سردرگمی هستی، مانند اسراییلیها که در بیابان سرگردان بودند. جای تعجب است که تو نعمتها و لذتهای زندگی را نادیده میگیری و آنها را نمیفروشی.
هوش مصنوعی: به مکتب پیامبر برو و با ایمان کامل از او پیروی کن، چرا که نادانی مسیحیان باعث شد که خداوند عیسی را به عنوان فرزند خود معرفی کنند.
هوش مصنوعی: هیچ ارزش و قیمتی برای عارف وجود ندارد اگر به عمل و رفتار خوب نباشد، زیرا عزت و بزرگی واقعی از دستان پرتوان و کارهای نیک به دست میآید، نه از یک ید بیضای غیرواقعی مثل عصای موسی.
هوش مصنوعی: اگر تو هم مانند ابراهیم (پیامبر) هستی و قادری به شکستن بتها و اشتباهات، پس چرا باید مثل کسانی باشی که فقط به ظواهر و اشکال بیمعنا و بیمحتوا توجه دارند؟ باید به عمق و حقیقت مسائل بپردازی و به سراغ معنای واقعی بروی.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی زیبایی و ظاهر و زرق و برق زندگی را به چشم کسانی که همچون تو زیبا و دلربا هستند مینگریم، متوجه میشویم که آنچه از پاکی و تقوا داریم، تحت تأثیر این زیباییها قرار میگیرد و ممکن است از بین برود یا ناخالص شود. به عبارتی، زیباییهای ظاهری میتوانند بر روح و اخلاق فرد تأثیر منفی بگذارند.
هوش مصنوعی: اگر تو از جان خود بگذری، کمال او کم نخواهد شد، و اگر هم حاجی زدای هم چیزی کم نمیشود و عید قربانی را از دست نخواهی داد.
هوش مصنوعی: به دنبال زیباییهای ظاهری دنیا نباش، چرا که ممکن است در ویرانی آن، معانی عمیق و با ارزش را کشف کنی.
هوش مصنوعی: ای دوست، در دل تو غیر از عشق و محبت چیزی وجود ندارد. پس تلاش کن تا این حالت را در وجود خود از بین ببری؛ زیرا مسلمان در خانهی خدا تصورات خرافی و بتپرستی را نمیپسندد.
هوش مصنوعی: اگر تو شاه و سلطانی، با ظلم و ستم مگذار زندگی مردم و سرزمینها ویران شود. چون هنوز آثار آبادانی و عدالت کاخ کسری باقی مانده است.
هوش مصنوعی: وقتی که راهنمایی وجود ندارد، ای ره جو، به شعر من پناه ببر. چرا که وقتی در مسیر راهبندی نیست، چشم نابینا به عصا نیاز دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز زلفت زنده میدارد صبا انفاس عیسی را
ز رویت میکند روشن خیالت چشم موسی را
سحرگه عزم بستان کن صبوحی در گلستان کن
به بلبل میبرد از گل صبا صد گونه بشری را
کسی با شوق روحانی نخواهد ذوق جسمانی
[...]
بیا ای موسیی کز کف عصا سازی تو افعی را
به فرعونان خود بنما کرامتهای موسی را
به یکدم ای بهار جان، کنی سرسبز عالم را
ببخشی میوهٔ معنی درخت خشک دعوی را
بده هر میوه را بویی، روان کن هر طرف جویی
[...]
زهی با صورت خوبت تعلق اهل معنی را
ز نقش روی تو زینت نگارستان دنیی را
درین ویرانه قالب ندارد جانم آرامی
که دل بردی بدان صورت سراسر اهل معنی را
مرا روی تو محبوبست همچون مال قارون را
[...]
اگر حُسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را
به گِل رضوان بر انداید، درِ فردوس اعلی را
وگر سروِ سر افرازت، ز جنّت، سایه بردارد
دگر برگ سر افرازی، نباشد شاخ طوبی را
بهار عالم حُسنت، جهان را تازه میدارد
[...]
بهشت و حور، بی وصلت، حرام است اهل معنی را
کزان وصل تو مقصود است مشتاق تجلی را
قیامت گر بیندازی ز قامت سایه طوبی
به زیر سایه بنشانند اهل روضه، طوبی را
جمالت گرنه در جنت نماید جلوه ای هر دم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.