گنجور

 
۳۴۸۱

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۳ - فی جواب المحتشم علیه الرحمه

 

... کرد آنسه شعبه نقطۀ توحید را دو نیم

وز شش جهت فغان بسپهر برین رسید

سر مصون ز مکمن غیب آشکار شد ...

... هر بیدلی بناله شد از داغ لاله ای

هر بلبلی بیاد گلی در فغان فتاد

ناموس حق ز جلوۀ طاوس کبریا ...

غروی اصفهانی
 
۳۴۸۲

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۴ - فی رثاء سید الشهداء علیه السلام

 

... یافته حد کمال قوس نزول و صعود

گاه بویرانه بود همدم آه و فغان

گاه به بزم شراب قرین شطرنج و عود ...

غروی اصفهانی
 
۳۴۸۳

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۵ - أیضاً فی رثائه علیه السلام عن لسان امه

 

... میان لجۀ خون شد شناور

فغان کایینۀ روی پیمبر

بخاک تیره شد الله اکبر

فغان ز انقامت طوبی مثالش

که دست جور برد از اعتدالش ...

غروی اصفهانی
 
۳۴۸۴

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۸ - فی رثاء علی بن الحسین الاکبر علیه السلام

 

... دل شاه خون شد از شور فراق شاهزاده

ز نوای بانوان حرم و فغان لیلی

ز حدیث شور قمری بگذر که برده از دست ...

غروی اصفهانی
 
۳۴۸۶

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی قاسم بن الحسن علیهماالسلام » شمارهٔ ۱ - فی مدح قاسم بن الحسن و رثائه علیهماالسلام

 

... به میدان کین حیدر صف شکن شد

فغان کان صنوبر بر سرو بالا

به بیخ و بنش تیشۀ ریشه کن شد ...

غروی اصفهانی
 
۳۴۸۸

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۲

 

بلبل شوریده فغان می کند

شکوه ز آشوب جهان می کند ...

عارف قزوینی
 
۳۴۸۹

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۲۷

 

... امان ز اجنبی پرستی

فغان ز روزگار پستی

مباد دست کس کند با ...

عارف قزوینی
 
۳۴۹۰

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۱۰ - هاله زلف

 

ز زلف بر رخ همچون قمر نقاب انداخت

فغان که هاله به رخسار آفتاب انداخت

هلاک ناوک مژگان آنکه سینه ما ...

عارف قزوینی
 
۳۴۹۱

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۳۶ - یاد وطن

 

... یا جان خویش از قفس آزاد می کنم

شاد از فغان من دل صیاد و من بدین

دلخوش که یک دلی به جهان شاد می کنم ...

عارف قزوینی
 
۳۴۹۲

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۷۵

 

... چه شد که گوش تو نشنیده داد و فریادم

فغان و ناله و فریاد من جهانی را

فرا گرفت نیامد کسی به امدادم ...

عارف قزوینی
 
۳۴۹۳

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۱ - هیئت کابینه تکیه دولت (طهران)

 

... کجا رواست که تابین یکی و صد سردار

فغان و آه ازین مردمان بی ناموس

امان ز مسلک این فرقه کله بردار ...

عارف قزوینی
 
۳۴۹۴

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۳ - فخریه

 

... ببالد چمن زان خروش و غریو

بخندد سمن زان فغان و بکا

جنان کز خروشیدن کوس رزم ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۴۹۵

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۶۷ - عرض لشکر

 

... ز سروقدان صحرای طوس کشمرکرد

زکوه سنگین افغان و زینهار بخاست

چو کوه رویین را شه بدو برابرکرد

بلی دوتوپ شنیدر دوکوه رویین بود

که کوه سنگین از بیم او فغان سرگرد

همین نه عرض هنرکرد شهریار امروز ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۴۹۶

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹۴ - در محرم

 

در محرم اهل ری خود را دگرگون می کنند

از زمین آه و فغان را زیب گردون می کنند

گاه عریان گشته با زنجیر می کوبند پشت ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۴۹۷

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹۷ - مرگ پدر

 

... بگشت برسرخون من آسیای سپهر

فغان من همه زین آسیای گردان بود

بگشت گردون تا بستد از من آنکه مرا ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۴۹۸

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۵ - فتح دهلی

 

... جهان جوی عزمی درو مختزن

در آن تیره عهدی کز افغان و روم

در ایران فغان خاست از مرد و زن

ببرد از ارس تا به مازندران ...

... ز بیگانگان کرد صافی وطن

به دنبال افغان سوی قندهار

شد و کرد بنگاهشان مرغزن

شنید آن که دارای دهلی کند

از افغان حمایت به سر و علن

از این رو پی دفع آنان کشید ...

... کمین کرده با لشکری تیغ زن

ز افغان و هندی و پیشاوری

تنیده بهر گوشه چون کارتن ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۴۹۹

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۷ - نالهٔ بهار در زندان

 

... هر گه که تندباد حوادث وزد به من

از هر رگم چو چنگ برآید یکی فغان

ننوازدم کسی ز هزاران هزار دوست ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۰۰

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۱ - فغان از این جهان

 

فغان از این جهان و ابتلای او

که مانده ام عجیب در بلای او ...

... چو من بدی کرده ام به جای او

به گوش روزگار بر فغان من

رسید و داد پاسخی سزای او ...

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۹
sunny dark_mode