ملکالشعرا بهار » منظومهها » چهار خطابه » خطابهٔ چهارم
... لیک در ایران کسی آگاه نی
جانب خواندن همه را راه نی
هست امیدم که شه پهلوی ...
... زیر کله ماند سر و ریش من
گشت نهان راه پس و پیش من
گر گذرد چند صباحی دگر ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » عروسی
... دختر آن نان به ستوران دادی
پسر آوردی اگر صید ز راه
متعفن شدی اندر خرگاه ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » وادی السباع
... جای مهرش اثر پنجه شیر
فرش راهش ستخوان های کهن
دنده و جمجمه و ساق و لگن ...
... شب برون آمده از بهر شکار
بسته بر راهروان راه گذار
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » زمین
... از جوانان شمالی چند تن
راه جستند اندر آن جنت به فن
چون زنان آدمی دیدندشان ...
... بر پربزادان و دیوان گشت چیر
راهور در زبر رانش دیو نیو
بر سرش دیهیم و زبرپای دیو ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » گفتن حدیث عشق پریزاد
... با ملایک داشتندی همسری
لطف حق ما را چراغ راه بود
فقر و آسایش به ما همراه بود
بی خبر از چون و چند ...
... من ز اهریمن شدم زآن رو نفور
بر تو دل بربسته ام از راه دور
لیکن این دیوان که نزدیک منند ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » پاسخ شاه به پیام پریبانو
... میشی و میشایه نیز از نزد شاه
با پیامی دلنشین جستند راه
نزد ماه ناشکیب
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۰
... بود مینوی توشه اندوختن
به راه خدا و امهرآسپند
به جان کوش تا وارهی ازگزند
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » فقرۀ ۳۸
... اگر وام خواهی ز یاران بخواه
ز بی شرم زر خواستن نیست راه
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » فقرۀ ۴۷
بر هیچ کس فریفتاری فریبندگی مکن که تو نیز بسیار دردمند نشوی
مزن گام با کس به راه فریب
که این راه دارد سر اندر نشیب
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » فقرۀ ۵۰
... ورا شوی دانای زیرک گزین
جوان خردمند داننده راه
بود همچو ورزیده خاک سیاه ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » فقرۀ ۷۱
خوش فرمان باش که خوش بهر باشی
به فرمانبری راه نیکی سپار
که خوش بهره یابی ز پروردگار
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » فقرۀ ۸۲
زن کسان مفریب چه به روان گناه گران بود
به راه زنان دانه دل مپاش
فریبنده جفت مردم مباش
زن پارسا را مگردان ز راه
که از رهزنی بدتر است این گناه ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۵۳
... به خوی خوش مردم و رازشان
توان راه بردن از آوازشان
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » سیروزهٔ آذرباد مارسپندان (از فقره ۱۱۹ تا فقرهٔ ۱۴۸)
... دی باذر روز سر شوی و موی و ناخن پیرای
آذر روز به راه شو و نان مپز چه گناه گران بود
آبان روز از آب پرهیز کن و آب را میازار ...
... اشتاد روز اسب و گاو و ستور برگشن لقاح افکن تا به درستی بارآورند
آسمان روز به راه دور شو تا به درستی بازآیی
زمیاد روز دارو مخور ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » اینک منظومهٔ سی روزهٔ آذر پاد مارسپندان
... به آذر مپز نان که دارد گناه
بدین روز نیکست رفتن به راه
به آبان بپرهیز از آب ای جوان ...
ملکالشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۳ - غزل
... گفتم که به پایت نخلد خار و مو امشو
با جاروی مژگون سر راه تو ره رفتم
دیشو به خیال صدف سینه صافت ...
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » ای چرخ!
... یاران ز حمیت به سوی مرگ دویدند
در راه شرف از سر و جان دست کشیدند
در خون خود اندر طلب فخر طپیدند ...
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » غزل (در بیات ترک، اشاره به حملۀ قشون روس تزاری به پایتخت)
رقیب می رسد ازگرد راه چاره کنید
به روی قبضه شمشیر استخاره کنید ...
فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷
از بس که غم به سینه من بسته راه را
دیگر مجال آمد و شد نیست آه را ...
فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵
... ناخدای ارتجاعی یا خدای انقلاب
تا تو را در راه آزادی تن صد چاک نیست
نیستی در پیش یاران پیشوای انقلاب ...