گنجور

 
۱۹۴۱

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰

 

... غمهای ترا با تو خریدار توان بود

با داغ تو تن در ستم چرخ توان داد

با یاد تو اندر دهن مار توان بود ...

انوری
 
۱۹۴۲

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸

 

... بر دلم باد خرمی نوزید

چرخ بر روزنامه عمرم

همه گویی نشان هجر کشید ...

انوری
 
۱۹۴۳

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰

 

... آن ماه سروقامت و آن سروکش خرام

گفت ای کسی که در همه عمر از جفای چرخ

با من شبی به روز نیاورده ای به کام ...

انوری
 
۱۹۴۴

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹

 

... بر دل این غم سر نخواهد آمدن

برنیاید چرخ با خوی بدش

صبر دایم برنخواهد آمدن ...

انوری
 
۱۹۴۵

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲

 

... هرچه خواهی از ستمکاری بکن

می نگردد چرخ جز با رای تو

گر به خدمت کم رسد معذور دار ...

انوری
 
۱۹۴۶

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷

 

زردرویم ز چرخ دندان خای

تیره رایم ز عمر محنت زای ...

انوری
 
۱۹۴۷

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰

 

... که بدان گوی نطق بربودی

دامن از چرخ برکشید سخن

تا تو دامن بدو بیالودی

انوری
 
۱۹۴۸

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷

 

... خونم از دیده چند پالایی

کارم از دست چرخ پرگرهست

چرخ را دستبرد ننمایی

گر بخواهی به حکم یک فرمان

گره هفت چرخ بگشایی

دل به تو دادم و دهم جان نیز ...

انوری
 
۱۹۴۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح امیر اجل ابو علی علاء الدین حسن

 

... به جستن اندر کوهش مقابل صحرا

نه چرخ و چرخ ازو کاج خورده در جنبش

نه کوه و کوه از کوس خورده در بالا ...

انوری
 
۱۹۵۰

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح وزیر

 

... بر پشت زمین باد قرارت به سعادت

کاندر شکم چرخ تویی شادی و غم را

در بارگهت شیوه حجاب گرفته ...

انوری
 
۱۹۵۱

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مدح خواجه ناصرالدین طاهر

 

... غوطه توان داد روز عرض ضمیرش

در عرق آفتاب چرخ برین را

حسرت ترتیب عقد گوهر کلکش ...

... ورنه تو دانی که شیر رایت قهرش

مثله کند شیر چرخ و شیر عرین را

حصن هزار اسب اگرچه بر سر آن ملک ...

انوری
 
۱۹۵۲

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح

 

... زمانه نیک شناسد طریق اولی را

ز چرخ چشمه تیغ تو داشتن پر آب

ز خصم نایژه حلق بهر مجری را ...

انوری
 
۱۹۵۳

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در مدح صاحب مجدالدین ابوالحسن عمرانی

 

... این سخن کوتاه شد و الله اعلم بالصواب

تا خیام چرخ را نبود شرج همچون ستون

تا طناب صبح را نبود گره چونان که تاب ...

انوری
 
۱۹۵۴

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در مدح ناصرالدین طاهر

 

... سینه هزار شعبه برآرد ز تف و تاب

چرخ بلند را دهم از تاب سینه تف

کف خضیب را کنم از خون دل خضاب ...

... کای کرده بخت رای تو را هادی الرشاد

وی گفته چرخ جود تو را مالک الرقاب

از عدل کامل تو بود ملک را نصیب ...

انوری
 
۱۹۵۵

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱ - در مدح صاحب ناصرالدین طاهر

 

... منشور تو درج پر جواهر

ایوان تو چرخ پر کواکب

چون ماه ترا هزار منهی ...

... عزم تو همیشه باد ثاقب

با چرخ کمال تو مشارک

با دهر جمال تو مصاحب

انوری
 
۱۹۵۶

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲

 

... وی کرم را مفتح الابواب

آستان تو چرخ را معبد

بارگاه تو خلق را محراب ...

انوری
 
۱۹۵۷

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی

 

... در مذاق دهر هست از لطف تو طعم شکر

در دماغ چرخ هست از خوی تو بوی گلاب

شد قوی دل دولت و دین از وفاق هر دوان ...

... ور نبودی دست او بخشش بماندی در نقاب

چرخ پیش همت تو همچو باطل پیش حق

فتنه پیش بأس او همچون قصب در ماهتاب ...

... عرض پاکت همچو ذات عقل ایمن از فساد

سال عمرت همچو دور چرخ بیرون از حساب

بدسگالت در دو گیتی در سقر باد و سفر ...

انوری
 
۱۹۵۸

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ - در مدح خاقان اعظم کمال‌الدین

 

... گیرند بار نفع و ضرر ماه و آفتاب

بر خصم او کشیده سنان چرخ و روزگار

در پیش او گرفته سپر ماه و آفتاب ...

انوری
 
۱۹۵۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - در مدح خاقان اعظم عمادالدین پیروزشاه

 

... رخنه در کوه افکند که کر و فرت

لرزه بر چرخ افکند چه گیرودارت

بر فلک دوزد به طنازی در آن دم ...

انوری
 
۱۹۶۰

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در مدح ناصرالملة والدین ابوالفتح طاهر

 

... چه گردش است که بی مقطع است و بی مبداست

مرا ز گردش این چرخ آن شکایت نیست

که شرح آن به همه عمر ممکن است و رواست ...

... سخای ابر دروغ و نوال بحر دغاست

به پیش رفعت تو چرخ گوییا پست است

به جای دانش تو عقل گوییا شیداست ...

انوری
 
 
۱
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۴۹۲