مست از درم درآمد دوش آن مهِ تمام
در بر گرفته چنگ و به کف برنهاده جام
بر روزِ روشن از شبِ تیره فکنده بند
وز مشکِ سوده بر گلِ سوری نهاده دام
آهنگِ پست کرده به صوتِ حزینِ خویش
شکّر همی فشانده ز یاقوتِ لعلفام
گفتی که لعلِ ناب و عقیقِ گداختهست
در جامِ او ز عکسِ رخِ او شرابِ خام
بنشست بر کنارِ من و باده نوش کرد
آن ماهِ سروقامت و آن سروکش خرام
گفت: ای کسی که در همه عمر از جفایِ چرخ
با من شبی به روز نیاوردهای به کام
اینک من و تو و میِ لعل و سرود و رود
بی زحمتِ رسول و فرستادنِ پیام
با چنگ بر کنار بُد اندر کنارِ من
مخمور تا به صبحِ سفید از نمازِ شام
در گوشهای که کس نبُد آگه ز حالِ ما
زان عشرتِ بهغایت و زان مستیِ تمام
نه مطرب و نه ساقی و نه یار و نه حریف
او بود و انوری و میِ لعل والسلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر شاد گونه تکیه زده شاد و شاد کام
دولت رهی و بخت مطیع و فلک غلام
این روزگار بیخطر و کار بینظام
وام است بر تو گر خبرت هست، وام، وام
بر تو موکلند بدین وام روز و شب
بایدت باز داد به ناکام یا به کام
دل بر تمام توختن وام سخت کن
[...]
منت خدای را که برون آمد از غمام
بدری که هست پیشرو دودهٔ نظام
صدری که هست خادم پایش سر کفات
میری که هست عاشق دستش لب کرام
شایسته زین ملت وبایسته فخر مُلک
[...]
هر شب نماز شام بود شادیم تمام
کاید رسول دوست هلا نزد ما خرام
خورشید هر کسی که شب آید فرو رود
خورشید ما برآید هر شب نماز شام
روز فراق رفت و برآمد شب وصال
[...]
ای از کمال جاه تو ایام را نظام
وی از وفور علم تو اسلام را قوام
هستی حسام دین و ندیدست روزگار
در قمع شرک و نصرة دین چون یک حسام
سلطان اهل علمی و اندر معسکرت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.