گنجور

 
۶۸۲

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۶ - صفت حرب صفّین و کشته شدن عمّار یاسر رضی اللّٰه عنه

 

... چشم خود را عصابه ای بربست

به بسی رنجها بر اسب نشست

در مصاف آمد و بگفت نسب ...

... سفله مردی بزد ورا تیری

سبک از اسب خود بزیر افتاد

در زمان جان به رنج و درد بداد ...

سنایی
 
۶۸۴

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۸ - اندر کمال عقل

 

... از پی جستن سلامت جان

اسب جان را در این محیط مران

داند آنرا که اهل ذهن و ذکا ست ...

سنایی
 
۶۸۵

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۱۴ - اندر جمع بین عقل و شرع

 

... راکبی کز خرد عنان دارد

اسب انجام زیر ران دارد

چهره ای را که روز بد نبود ...

... ملک عقل از عقود کانی به

پادشاهی ز پاسبانی به

عقل را هیچ مدح نتوان گفت ...

سنایی
 
۶۸۷

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۱۷ - در طلب دنیا و غرور او گوید

 

زینة اللٰه نه اسب و زین باشد

زینة اللٰه جمال دین باشد ...

... کام پر زهر باش و دل پر در

زانکه در جان به واسطه اسباب

زفتی از خاک رست و تری از آب ...

سنایی
 
۶۸۸

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲۷ - در حرص و شهوت و خشم گوید

 

... سر و گردن یکی دو پا و دو دست

سگ و اسبست با تو در مسکن

آن گزنده ست و این دگر توسن ...

... سبب نفع نیک و دفع بدست

شهوت اسبست و خشم سگ در تن

معتدل دار هر دو را در فن ...

... زانکه داند کسی که رایض خوست

کانچه در سگ نکو در اسب نکوست

از پی نفع و دفع و قوت و جاه ...

سنایی
 
۶۹۰

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۵۷ - اندر صفت نقص دنیا

 

... آن دوال رکاب چون کانی

آدمی پیش اسب بی درمست

آن دوال رکاب محتشم است ...

سنایی
 
۶۹۶

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه

 

... نه به کاوه به سعی یک دو کیا

بستد از بیوراسب ملک نیا

بدهد بهر مصلحت خسرو ...

... دد بود دد نه پارسا باشد

عدل شه پاسبان ملکت اوست

بذل او قهرمان دولت اوست ...

... گرچه کشتی ز آب دارد سر

اسب او کشتیست هامون بر

کشتی از آب ساخته مفرش

اسب او کشتیست دریاکش

سوی پست از فراز همچو قدر ...

سنایی
 
۶۹۷

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله

 

... چشمها کرده همچو جان در جسم

اسب و مرد از نهیب راه گریز

خشک مانده چو صورت شبدیز ...

... دل هریک ز بغی و کینه چو نار

اسب چون کوه و مرد همچو چنار

شه ز بس خون که ریخت از شش سون ...

... ظفر و فتح با رکوع و سجود

بر کلاه و قباش و اسب و ستام

فلک و اختران درود و سلام ...

... شاه بی تیغ باغ بی میغ است

پاسبان دین و ملک راتیغ است

کوه شاهست بر زمین وانگاه ...

... جود تو بهر جان آدم را

پاسبانست عرض عالم را

خاک حلم تو آتش نابست ...

... آب روی تو تازگی دین است

زورق رزق را که اسبابست

جان این بادپای از آن آبست ...

سنایی
 
۶۹۸

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۱۶ - حکایت در عدل و سیاست و جود پادشاه

 

... دید از دور شاه و دستورش

راند محمود اسب را بر زال

تا همی باز پرسد آن احوال ...

... گفت هر پنج را برآویزم

اسب از اینجای پس برانگیزم

زود هر پنج را بیاوردند ...

سنایی
 
۶۹۹

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۲۲ - اندر معنی بیداری ملوک و سلاطین و حفظ و بخشش ایشان

 

... که به جستن تو گفتیی که صباست

گرم کرد اسب شاه از پی صید

تا کند مر ورا سبکتر قید ...

... آمد از بارگی فرو چون باد

اسب دربست و بند خویش گشاد

چونکه فارغ شد از مراد برفت ...

... هوس آن وطنش یار شدی

اسب راندی در آن خرابه چو باد

کردی آن روزگار و آن زر یاد ...

سنایی
 
 
۱
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۱۱۷