... که خوان سخن را به اخوان فرستم

ز شوری که از سینه ام موج زن شد

به زخم جگرها نمکدان فرستم ...

... شد دوستی آل نبی کشتی نوحش

از موج خطر در کنف امن و امان رفت

زین غمکده تا مصطبه قدس خرامید ...

در دیده هر که شق کند پرده خواب

سرتاسر آفاق بود موج سراب

ساقی قدحی در ده از آن باده ناب ...

... فصل تو کدام و نوبهار تو کجاست

چون موج تپیدنم به جایی نرسید

ای بحر محیط غم کنار تو کجاست

خنگ تو به کوه عالی ارکان ماند

ور موج عرق زند به عمان ماند

در راه تکش فلک به میدان ماند ...

از آن روزی که گم کردم سراغ آرمیدن را

نشان جاده دانم موج دریای تپیدن را

به هر گلشن که بگشایم لب رنگین نوا بلبل ...

... شناور را به طوفان بلا تسلیم می باید

هجوم موج دربا خسته سازد سینه زوران را

ره مهر و وفا را بسته ای تا کی سرت گردم ...

... در پای تو چون سایه روان است دل ما

از شورش دریا نکند موج هراسی

پرورده آشوب جهان است دل ما

شراب تشنه بسی موج زد ایاغ کجاست

کباب سوختگی بوی زد دماغ کجاست

... هر جاده در ره تو گریبان پاره ای ست

چون موج سرگران گذرم ز آب زندگی

در سایه قد توکه عمر دوباره ای ست

نماید بی سبب حاصل مسبب مدعای من

چو موج آید به ساحل کشتی بی ناخدای من

به دنیا خانه از نقش پا برچیده ای دارم ...

... به هر وادی که گردد شورش انگیز

رگ سنگش شود موج سبک خیز

قبول قبله گاه کج کلاهان ...

... جولانگه اوست قاف تا قاف

چون موج خطر گرفت بالا

افشاند سر آستین به دریا ...

... رسید اندر آن عرصه طوفان به اوج

ز جوهر زدی آب شمشیر موج

سر گردنان در خم خام بود ...

... پرد رنگ گلنار آتشکده

زند بحر رحمت چو موج ظهور

شود خشک دریاچه تلخ و شور ...

... غبار ضمیرم گرفته ست اوج

فتاده ست دریای اشکم به موج

کسی کو که راحت گرایی دهد ...

... نهاد آن سفالین قدح بر لبم

برآمیخت با موج کوثر تبم

غم و رنج دیرینه از یاد رفت ...

... من و ما شبهه های تحصیل است

موج آب روان تنزیل است

با کرم های بی نهایت تو ...

... دل پاک از سروش تعلیم است

غرقه موج خیز تسنیم است

خامه را از نم مداد روان ...

... پرچمی کرد این پرند بنفش

قلمم موج خیز طوفان است

رقمم حرز فیلسوفان است ...

... خم دل دارد از شرابت جوش

در مدادم فتاده موجه نیل

می دمد خامه صوراسرافیل ...

... لخت کوه است کز فراز افتد

موج معنی ز کلک دریا دل

ریخت چندان که بحر شد ساحل ...

... لب مدزد از رحیق مختومم

رشح این خامه موج تسنیم است

طعنه بر خود مدانکه تعلیم است ...

... سینه می جوشدم چه چاره کنم

چه کنم موج می زند دل ریش

موجه بحر را که بندد پیش

شور دل چون لبم بجنباند ...

... نه به فکرم سر است و نه گفتار

سخنم چیست موج دریا بار

حق علیم است کاندرین پیشه ...