گنجور

 
حزین لاهیجی

به شهد لفظ و معنی، رهنما گشتیم دوران را

برای شکّر خود، پرورش کردیم موران را

نپردازد به فکر دوربینان، طینت جاهل

نمی افتد به عینک احتیاجی، چشم کوران را

شناور را به طوفان بلا، تسلیم می باید

هجوم موج دربا، خسته سازد سینه زوران را

رَهِ مهر و وفا را بسته ای تا کی؟ سرت گردم

تسلّی کن به پیغام وصالی ناصبوران را