گنجور

 
۲۱

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در پند و اندرز و معراج حضرت ختمی مرتبت

 

... حد قدم مپرس که هرگز نیامده است

در کوچه حدوث عماری کبریا

از حله حدوث برون شو دو منزلی ...

خاقانی
 
۲۲

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در بیماری فرزند و تاثر از درگذشت وی گوید

 

... خانه غوغای غمان برد حشر بازدهید

بس غریبند در این کوچه شر کوچ کنید

به مقیمان نو این کوچه شر بازدهید

چه نشانید جمازه به سر چشمه از ...

خاقانی
 
۲۳

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - مطلع سوم

 

... دندانه های برجش یک یک صفا و مروه

سر کوچه های شهرش صف صف منی و مشعر

دراجه حصارش ذات البروج اعظم ...

خاقانی
 
۲۴

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۲ - در ستایش مظفر الدین قزل ارسلان ایلدگز

 

... عمری به کران کنم که اهلی

زین کوچه باستان ببینم

بر غوره چهار مه کنم صبر ...

خاقانی
 
۲۵

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۹

 

خاقانی ازین کوچه بیداد برو

تسلیم کن این غمکده را شاد برو ...

خاقانی
 
۲۶

خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - در مرثیهٔ خاقان اعظم منوچهر پسر فریدون شروان شاه

 

... مهر سکوت زیر زبان چون گذاشتی

دانم که کوچ کردی ازین کوچه خطر

ره بر چهار سوی امان چون گذاشتی ...

خاقانی
 
۲۷

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم

 

... یافت از دامگاه آن ددگان

کوچه راهی به کوی غمزدگان

راه برداشت می دوید چو دود ...

... کآورد سیکی یی به صد دستان

خانه در کوچه ای مگیر به مزد

که در آن کوچه شحنه باشد دزد

ای چنان این چنین همی شاید ...

نظامی
 
۲۸

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۴) حکایت جوان نمک فروش که بر ایاز عاشق شد

 

... بگرد شهر می کردی تگ و تاز

بهر کوچه فرو می دادی آواز

ایاز دلستان را دید یک روز ...

عطار
 
۲۹

عطار » مختارنامه » باب شانزدهم: در عزلت و اندوه و درد وصبر گزیدن » شمارهٔ ۱۰

 

... چون شادی خویش زهر قاتل میدید

در کوچه اندوهگنان خانه گرفت

عطار
 
۳۰

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۴

 

بس کس که ز کوچه هوس برنامد

تا از دو جهان به یک نفس برنامد ...

عطار
 
۳۱

عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۴۹

 

... تو پادشهی کی بر درویش آیی

سرگشته همی روم به هر کوچه فرود

تابوک به یک کوچه توام پیش آیی

عطار
 
۳۲

عطار » مظهر » بخش ۵ - در تمثیل عیاران بغداد و خراسان فرماید

 

... یکی شخصی همی بردش بد آنجا

به این کوچه ببرد او زود دریاب

که تاگیری بزت را همچو سیماب ...

عطار
 
۳۳

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۵ - در نصیحت بترغیب دین و آئین نبی، و ترک دنیا و میل بعقبی

 

... مرد آن دان کز جهان بیزار شد

رو بسوی کوچه عطار شد

مرد آن دان کو بدین جعفر است ...

... مرد آن دان کز جهان بیزار شد

بعد از آن درکوچه اسرار شد

مرد آن دان کو زمروان روی تافت ...

عطار
 
۳۴

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

... این کتابم احمد مختار گفت

در میان کوچه و بازار گفت

این کتابم احمد مختار خواند ...

عطار
 
۳۵

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۵ - مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان سلجوقی

 

... نظر قاصدی از گذرهاش ساقط

زمین کوچه ی با فضاهاش کوچک

دگر باره بر خطه اعتدالت ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۶

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل هشتم

 

... زیراک برون کون منزلگه ماست

و اگر مقامات صد و بیست و اند هزار نقطه نبوت برو عرضه کنند بهیچ التفات نکند و همه را پشت پای زند و محمدوار سر کوچه فقر نگاه دارد و اگر هزار بار خطاب میرسد که ای بنده چه خواهی گوید بنده را خواست نباشد زیرا که خواست روی در هستی دارد و ما در نیستی میزنیم این راه پشتاپشت افتد و اگر هزار سال برین آستانه تا ملتفت بماند باید که ملول نگردد و روی ازین درگاه نتابد بیت

ز کوش ای دل پردرد پای باز مکش ...

نجم‌الدین رازی
 
۳۷

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب چهارم » فصل سیم

 

... و هر چند علم شناخت این راه بی نهایت است و مقامات نامحصور ولیکن از هر مقام آنچ در وقایع عرض افتد نموداری و رمزی بگوییم تا رهرو را در شناخت راه و امارات و علامات آن دلیلی و محکی و انموذجی باشد

ابتدا که بر مقام صفات خاک عبور افتد در وقایع چنان بیند که از نشیبها و کوچه ها و چاهها و مواضع ظلمانی بیرون میآید و بر خرابه ها و شکستها و تلها و کوهها میگذرد و ثقل و کثافت بر میخیزد و خفت و لطافت در وی پدید میآید

در دوم مرتبه که بر صفات آبی گذر کند سبزه ها و مرغزارها و درختان و کشتزارها و آبهای روان و چشمه و حوض و دریا و مانند این بیند که بر همه میگذرد ...

نجم‌الدین رازی
 
۳۸

نجم‌الدین رازی » رسالهٔ عشق و عقل (معیار الصدق فی مصداق العشق) » بخش ۴ - فصل

 

... مرغ آن دانه پریده زاشیانی دیگرست

بر سر هر کوچه هر کس داستانی می زند

داستان عاشقان خود داستانی دیگرست ...

نجم‌الدین رازی
 
۳۹

نجم‌الدین رازی » مجموعهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۵

 

... مرغ آن دانه پریده ز آشیانی دیگرست

بر سر هر کوچه هر کس داستانی می زند

داستان عاشقان خود داستانی دیگرست ...

نجم‌الدین رازی
 
۴۰

عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - ایضاله

 

... تو را دل لوح محفوظ است و علم از فلسفی گیری

تو را خورشید همسایه چراغ از کوچه گیرانی

دلت آیینه غیب است و هر دانا درو بینی ...

عراقی
 
 
۱
۲
۳
۴
۴۹