... جزآنکه گسسته ست فسار و مرسی چند

چون سبحه ز بس جاده تحقیق نهان است

دارند قدم بر سر هم پیش و پسی چند ...

... مقصد خلق ازتب وتاب هوس موهوم ماند

پی غلط کردند از بس جاده ها باریک بود

نفخ منعم ته شد از نم خوردن کوس و دهل ...

... اشک از لغزیدنی بر دوش صد مژگان گذشت

قطع چندین جاده پا انداز عذر لنگ بود

تیره بختی سرمه کام و زبان کس مباد ...

... سراغ منزل مقصد ز خاکساران پرس

کسی چو جاده در این دشت راهبر نبود

ز بس که الفت مردم عذاب روحانی ست ...

... بحر توفان ها کند تا قطره ا ی گوهر شود

ناتوانی سر متاب از جاده تسلیم عشق

خاک چون درسایه ی خورشید خوابد زر شود ...

... سبحه داران پر جنون پیمای بی کیفیتند

جاده این کاروان یارب خط ساغر شود

همچو عکس زنگی از آیینه می گردد عیان ...

... از همه جا به کوهسار زلزله بیشتر شود

جاده به باد داده را خوش نفسان دعا کنید

خواجه خدا کند که باز یک دو طویله خر شود ...

... شوق می باید ز پا افتادگیها هم عصاست

خضر راهی گر نباشد جاده رهبر می شود

باد کبر از سر برون کن ور نه مانند حباب ...

... دوری مقصد بقدر دستگاه جستجوست

پا گر از رفتار ماند جاده منزل می شود

در طلسم پیری ام از خواب غفلت چاره نیست ...

... گر دو عالم جمع سازد کار یک دل می شود

در ره عشقت که پایانی ندارد جاده اش

هرکه واماند برای خویش منزل می شود ...

... مست جام مشربم بیدل که از موج می اش

جاده های دشت یکرنگی نمایان می شود

... همچو خورشید از کف ما زر پریشان می شود

جاده سرمنزل جمعیت ما راستی ست

چون برون افتد خط از مسطر پریشان می شود ...

چون رشته ای که ازگهر آگاه می شود

صد جاده از یک آبله کوتاه می شود

ای قاصد یقین املت رهزن است و بس ...

... انجام رغبتش همه اکراه می شود

از جاده ادب منمایید انحراف

پا خصم دامنی ست که گمراه می شود ...

... از تلاش رزق خود را در وبال افکند خلق

کرد گندم جاده های لغزش آدم سپید

هر که را دیدیم اینجا یوسفی گم کرده بود ...

... بحر هم در خورد گوهر می کند دندان سفید

جاده پیمای عدم بودیم و کس محرم نبود

این ره خوابیده شد از لغزش مژگان سفید ...

... ساغر آبله ما ز ادب سرشار است

جاده وادی تسلیم رگ تاک کنید

هیچکس منفعل طینت بی درد مباد ...

... چو سحر ز چاک دل آب ده به گلی که خنده زند به سر

چو سرشک تا نکشی تری مگذر ز جاده خودسری

ستم است رنج قدم بری به خرام آبله درنظر ...

... به موج چشمه خورشید می زند ساغر

حضور منزل دل ختم جاده نفس است

پی درودن هر ریشه می رسد به ثمر ...

... دو عالم ننگ دارد یک قدم لغزش به خود بستن

چو خط امتحان بر جاده کج مسطران مگذر

تهی شو از خود و راحت شمر آفات دنیا را ...

... دلیل منزل تحقیق ترک واسطه است

به سوز جاده و شمع ره سراغ افروز

امید شعله آواز بلبلان تا چند ...