چون رشتهای که ازگهر آگاه میشود
صد جاده از یک آبلهکوتاه میشود
ای قاصد یقین املت رهزن است و بس
منزل مکن بلند که بیگاه میشود
نقاش نیست کلک ازل گر نظر کنی
آدم مصور از کلف ماه میشود
بیش وکم غنا هه اسماء حاجت است
فقر آن زمان که گل کند الله میشود
بر خاتم قناعت درویش مشربی
کم نیست اینکه نامگدا شاه میشود
از آفت غرور حذرکنکه همچو شمع
چشم از بلندی مژهات چاه میشود
برهمزن وقار بزرگی ستگفتگو
کوه از صدا خفیفتر ازکاه میشود
چون آسمان کمال بزرگان فروتنی است
وضع تواضعآب رخ جاه میشود
هر نعمتیکه مائدهٔ حرص چیده است
انجام رغبتش همه اکراه میشود
از جادهٔ ادب منمایید انحراف
پا خصم دامنیستکه گمراه میشود
جزیاس نیستکروفرلاف زندگی
هر گه نفس بلند شود آه میشود
روزی دو از تو شکوهٔ طالع غنیمت است
این عالم است کار که دلخواه میشود
بیدل بهناله خوکنو خواهیخموش باش
اینها فسانهایست که کوتاه میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لفظ تو رشک نظم ثریّا همیشود
قدر تو تاج گنبد خضرا همیشود
با رای تو چه سود کند صبح را جز آنک
جان میکند به هرزه و رسوا همیشود
شوریّ آب دریا دانی که از چه خاست؟
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.