پیری آمد، گشت چشم از گریهام کمکم سپید
صبحِ عجز آماده دندان کرد از شبنم سپید
این دم از تعمیر جسمم شرم باید داشتن
کم کنند آن کهنهبنیادی که گردد خم سپید
چارهٔ بخت سیه در عالم تدبیر نیست
داغهای لاله مشکل گر کند مرهم سپید
آه ازین پیشم نیامد موی پیری در نظر
چون عَلَم کردم نگون دیدمکه شد پرچم سپید
تا ابد بر ما شکستِ دل جوانی میکند
موی چینی در هزار ادوار گردد کم سپید
هرچه میبینی درین صحرا سیاهی کرده است
دور و نزدیکی نمیگردد به چشم هم سپید
ننگ دارد مرگ از وضع رسوم زندگی
مرده را کردند زین رو جامهٔ ماتم سپید
از تلاش رزق خود را در وبال افکند خلق
کرد گندم جادههای لغزش آدم سپید
هر که را دیدیم اینجا یوسفی گم کرده بود
ششجهت یک چشم یعقوب است در عالم سپید
پیشِ خورشید قیامت سایه معدوم است و بس
عشق خواهد کرد آخر نامهٔ ما هم سپید
ترک مطلب داشت بیدل حاصل مطلوب حرص
جز به پشت دست چون ناخن نشد در هم سپید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مسائل پیری و گذر زمان پرداخته و تآثیرات جسمی و روحی آن را توصیف میکند. او از سفیدی موها و اندوه ناشی از پیری سخن میگوید و بیان میکند که چارهای برای مشکلات زندگی وجود ندارد. شاعر به دلتنگی جوانی و انزوای ناشی از پیری اشاره کرده و از ناامیدی و شکستهای زندگی سخن میگوید. او به باورهای اجتماعی، مرگ و مشکلات انسانها در زندگی نیز اشاره کرده است. در نهایت، شاعر بیان میکند که هیچچیز در نهایت ندارد و عشق و امید به نور و روشنی در زندگی، تنها راه نجات است.
هوش مصنوعی: زمانی در شب، اشکهای من کمکم باعث سفیدی چشمانم شد و حالا به مانند صبحی که در انتظار روشنایی است، به سمت عجز و ناتوانی پیش میروم، همانند دندانی که از شبنم سفید و نرم ساخته شده است.
هوش مصنوعی: در این لحظه باید از بهبود وضعیت جسمیام شرم کنم و این حالتی است که افراد سالخورده با موهای سفید پیدا میکنند.
هوش مصنوعی: راهحلی برای بخت بد در این دنیا وجود ندارد. حتی زخمهای عمیق و دردناک هم با ترفندهای ظاهری قابل درمان نیستند.
هوش مصنوعی: آه، تا به حال موهای سفیدم را نمیدیدم، اما اکنون که سر بلند کردهام، متوجه شدم که پرچم سپیدی در بالای سرم به اهتزاز درآمده است.
هوش مصنوعی: دل جوانی همیشه به خاطر شکستها و دردها غمگین است و این غم همچنان با ما باقی خواهد ماند؛ حتی اگر موی ما در گذر زمان کمکم سفید شود، دل شکستخورده همچنان جوان و دردناک خواهد ماند.
هوش مصنوعی: هرچیزی که در این بیابان میبینی، بهخاطر سیاهی و تنهایی است و چیزی که به چشم میآید، با چشم دیگر، روشن و سپید نمینماید.
هوش مصنوعی: مرگ از وضعیت و آداب زندگی شرمنده است، به همین دلیل بر تن مرده لباس سوگواری سفید میپوشند.
هوش مصنوعی: انسان با تلاش و کوشش خود به تامین نیازهای زندگیاش میپردازد و در این راه ممکن است دچار مشکلات و موانع شود، اما در نهایت، خود را برای رسیدن به هدف و موفقیت آماده میکند و تلخیها را پشت سر میگذارد.
هوش مصنوعی: هر کسی را که در اینجا ملاقات کردیم، دلی پر از غم و اندوه داشت و به اندازه یعقوب که در جستجوی يوسفش بود، در همه جا به دنبال آنچه گمشدهاش است میگردد. در این دنیا، همه در پی آن چه از دست دادهاند، میباشند.
هوش مصنوعی: در برابر خورشید قیامت، فقط سایهای از عدم وجود دارد و در نهایت عشق باعث میشود که نامهٔ ما نیز سفید و خالی از حرف و خودنمایی باشد.
هوش مصنوعی: بیدل به نوعی از نارضایتی و عدم تحقق خواستهها اشاره میکند. او میگوید که حتی اگر کسی به شدت خواهان چیزی باشد، ممکن است به آن نرسد. او این فکر را با تشبیه به ناخنهایی که در پشت دست قرار دارند بیان میکند؛ این ناخنها همیشه در دید نیستند و نمیتوان به راحتی به آنها دسترسی پیدا کرد. به طور کلی، این اشعار نشاندهنده ناتوانی در دستیابی به خواستههای واقعی هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.