گنجور

 
۳۲۸۱

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۳۶ - در نکوهش روزگار

 

یک چند روزگار نه از راه مکرمت

بر ما دری ز نعمت گیتی گشاده بود ...

انوری
 
۳۲۸۲

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۳ - قبا از بزرگی خواسته

 

... از هر طرف که پیش گروهی کنم گذار

لطفی نما که هست به راه قبای تو

سوراخها به هر طرفی چشم انتظار

انوری
 
۳۲۸۳

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۹۴ - در نصیحت نفس

 

انوری بهر قبول عامه چند از ننگ شعر

راه حکمت رو قبول عامه گو هرگز مباش

رفت هنگام غزل گفتن دگر سردی مکن ...

انوری
 
۳۲۸۴

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۰۵ - در عذر بدمستی خویش

 

... وی جهان بی نوال تو درویش

گم کند راه مصلحت تقدیر

گرنه تدبیر تو بود در پیش ...

انوری
 
۳۲۸۵

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۳۵ - به شخصی تکلف فرماید

 

... وگر به عیب نخواهی شمرد با دو سه مرغ

منی دو آردت از بهر راه بفرستم

انوری
 
۳۲۸۶

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۶۶ - در عزلت و قناعت و جواب سائلی که از حکیم قصهٔ شعر گفتنش پرسید گوید

 

... گفتم از مدح و هجا دست بیفشاندم هم

گفت چون گفتمش آن حالت گمراهی رفت

حالت رفته دگر باز نیاید ز عدم ...

... چون زدی باری مردانه بیفشار قدم

گوشه ای گیر و سر راه نجاتی بطلب

که نه بس دیر سر آید به تو بر این دو سه دم

انوری
 
۳۲۸۷

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۹۵ - در مذمت دشمنان صاحب

 

... دو نیمه تن چو ستون و دریده دل چو شرج

چو میخ کوفته سر چون طناب راه نشین

انوری
 
۳۲۸۸

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۳۱ - در مدح و تهنیت

 

... بنده کرده یک جهان آزاد را انعام تو

سرمه چشم ملک گردی و آن از راه تو

حلقه گوش فلک حرفی و آن از نام تو ...

انوری
 
۳۲۸۹

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵۵ - در مدیح

 

... یارب چه طالعست که خود بی معالجت

بیمار به شود چو تو زان راه بگذری

انوری
 
۳۲۹۰

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵۷ - در عذر قی کردن در مجلس شراب گفته

 

... چیز دیگر را چرا در خواب و مستی منکری

فعل طبع از راه تسخیرست بی هیچ اختیار

در جماد و در نبات آنگاه در ما بر سری

راه حکمت رو که در معنی این جنس از علوم

ره به دشواری توان برد از طریق شاعری ...

انوری
 
۳۲۹۱

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷

 

... گل گفت که با او نبود کارم راست

دانی چه گلابخانه را راه کجاست

انوری
 
۳۲۹۲

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۱

 

عمری جگرم خورد ز بدخویی چرخ

یک روز نرفت راه دلجویی چرخ

آورد و به دست جور مریخم داد ...

انوری
 
۳۲۹۳

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱۰

 

بس راه که پای همتم پیماید

تا مشکل یک راز فلک بگشاید ...

انوری
 
۳۲۹۴

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۷

 

... وانگه به فراغت پی آن دلبر گیر

یا نی مزن این حلقه و راه اندر گیر

وین هم به مزاج آن صد دیگر گیر

انوری
 
۳۲۹۵

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۵

 

گر در طلب صحبتم ای شمع طراز

دوش آبله کرد پایت از راه دراز

امشب بر من بیای تا بانگ نماز ...

انوری
 
۳۲۹۶

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۹

 

منزل دوردست و روز بی گاه ای دل

زین رو مکش انتظار همراه ای دل

بشتاب که منقطع فراوان هستند

زین راه دراز و روز کوتاه ای دل

انوری
 
۳۲۹۷

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۴

 

... وز دست تو پای صبر در گل دارم

در راه تو کار سخت مشکل دارم

دل نیست پدید و صد غم دل دارم

انوری
 
۳۲۹۸

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴۵

 

آیا گهر وصل تو یارم سفتن

راه تو امیدوار یارم رفتن

می روشن و حجره خالی و موسم گل ...

انوری
 
۳۲۹۹

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷۶

 

... از روز و شب جهان نبودم آگاه

بنمود چو چشم بد فروبست این راه

شبهای فراق تو مرا روز سیاه

انوری
 
۳۳۰۰

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷۸

 

با من به سخن درآمد امروز پگاه

آن لاغری که دارمش از پی راه

گفتا که طمع نیست مرا باری جو ...

انوری
 
 
۱
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۰۲۲