گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مهستی گنجوی

زین سان که فتاد هجر در راه ای دل

ترسم که نبری جان ز غمش آه ای دل

باری چو نه‌ای غائب از آن ماه ای دل

عذر من مستمند می‌خواه ای دل

عطار

چون کس نرسد به وصل دلخواه ای دل!

تو هم نرسی چند کنی آه ای دل!

میپنداری که ره توان برد بدو

هرگز نتوان برد بدو راه ای دل!

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه