گنجور

 
۳۲۴۱

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۵۸

 

... بود اندر وطن آسوده فایز

کسی کش دلنوازی در سفر نیست

فایز
 
۳۲۴۲

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۱۴

 

... نه راه هر کس است این راه فایز

خوشا آن شیر دل کاو این سفر کرد

فایز
 
۳۲۴۳

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۸۶

 

سفر بر من دگر سخت است و دشوار

که می بایست کردن پشت از یار ...

فایز
 
۳۲۴۴

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۲۳۲

 

خودم این جا دلم در پیش دلبر

خدایا این سفر کی می رود سر

خدایا کن سفر آسان به فایز

که بیند بار دیگر روی دلبر

فایز
 
۳۲۴۵

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » بخش دوم دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۷۹

 

سفر در پیش فکر یار درپی

خدایا این سفر کی می کنم طی

رود فایز ولی شوقش کشد پس

فایز
 
۳۲۴۶

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۴ - در مدح امام یازدهم حضرت حسن بن علی العسکری علیه السلام

 

... کجا است راه نوردی مجردی چالاک

اگر از این تن خاکی سفر کنی ای دل

نخست گام نهی پای بر سر افلاک ...

محیط قمی
 
۳۲۴۷

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۹۱ - در نیایش امام دوازدهم حضرت صاحبّ الزّمان علیه السلام

 

... بادا بقای خسرو و ایام دولت او

چندان که مهر و مه است در آسمان سفر گه

بر عارفان چو دارند نظم محیط عرضه ...

محیط قمی
 
۳۲۴۸

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۲۴ - و له ایضاً علیه الرحمة و الغفران

 

در سفر گویند فردا می روی

خود دروغ است این خبر یا می روی ...

محیط قمی
 
۳۲۴۹

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۲۸ - مختوم به مدح و منقبت حضرت شاه مردان علیه السلام

 

... چشم بد دور بود شاه و سپاه عجبی

پیش دارد سفر عشق و ره دیر محیط

خوش مبارک سفری باشد و راه عجبی

محیط قمی
 
۳۲۵۰

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۳۱ - در تاریخ وفات نجف قلی خان فرماید

 

... تاریخ سال رحلت وی جستم از محیط

به نمود چون به سوی ریاض جنان سفر

گفتات نجف قلی خان طوبی مقر بود ...

محیط قمی
 
۳۲۵۱

صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

... ره نبرد هیچکس بهیچ علامت

دل زد و عالم سفر نمود و بکویت

بی خبر از خود فکند رحل اقامت ...

صفی علیشاه
 
۳۲۵۲

صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱

 

... خطا نموده مماثل بنافه ختنش

صفی سفر ز دو عالم نمود و خود نگرفت

دلش قرار بجایی کجاست تا وطنش

صفی علیشاه
 
۳۲۵۳

صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸

 

مگر بهر سفر برسته محمل باز جانام

که از تن می رود دنبال آن محمل نشین جانم ...

صفی علیشاه
 
۳۲۵۴

صفی علیشاه » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰

 

... کن تعلق کامدی از نطفه چون تا ملک عقل

بازگشت زین سفر تا جنه الماواستی

رخت بستی چون ز دار جسم و ره بردی بجان ...

صفی علیشاه
 
۳۲۵۵

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۴۵ - السفر

 

سفر آمد به پیش ایمرد سیار

رفیقی بایدت چالاک و هشیار

سفر باشد زدار تن شدن سلب

بسوی حق نمودن وجهه قلب

بنزد سالکی کو رهسپار است

سفرها شد معین آنکه جار است

بود اول سفر سیر الی الله

نمودن طی منزلها در این راه ...

... تجلیهای اسماء راست مبدا

بود دوم سفر در سیر فی الله

که آن اعلی افق شد نزد آگاه ...

... شدن موصوف بر اوصاف حضرت

دگر سیم سفر آنرا که سمع است

ترقی بر مقام عین جمع است ...

... دوییت رفت و باقی جز احد نیست

دگر باشد سفر در سیر بالله

که فرق بعد جمع آمد بدلخواه

بود چارم سفر را نیک لایق

که باز آید بتکمیل خلایق ...

صفی علیشاه
 
۳۲۵۶

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۴ - العبره

 

... جز او رخسار موجودی نبینی

یکی از خود سفر در بحر و بر کن

بهر موجودی از عبرت نظر کن ...

صفی علیشاه
 
۳۲۵۷

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۵ - نهایه‌السفرالاول

 

بود اول سفر را خود نهایت

یقین رفع حجاب از وجه وحدت

حجاب کثرت از وحدت چه برخاست

نهایت این سفر را در تقاضاست

تعینهای اکوانی یکایک

شود در این سفر منفی و مندک

صفی علیشاه
 
۳۲۵۸

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۶ - نهایه‌السفر الثانی

 

بود ثانی سفر را این نهایت

که گردد مرتفع آثار وحدت ...

صفی علیشاه
 
۳۲۵۹

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۷ - نهایه السفر الثالث

 

نهایت را چه در سیم سفر بد

ز ضدینت مگر سلب تقید ...

صفی علیشاه
 
۳۲۶۰

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۸ - نهایه السفر الرابع

 

تو را رابع سفر چبود نهایت

رجوع از حق بخلق است آن لغایت ...

... و گرنه با وجودش هستییی نیست

بود اول سفر پس رفع کثرت

دویم در سیر اعیان رفع وحدت ...

صفی علیشاه
 
 
۱
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۸۰