ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر » شمارهٔ ۱ -در تقریظ شاهنامه حکیم فردوسی طوسی در بحر شاهنامه
... ز شهنامه از هر دری راز جست
به دستور و گنجور و سالار گفت
هم از آشکار و هم از نهفت ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷
... ازآن با خاتم من نام او نقش نگین باشد
ز گنجور ازل آمد کلید گنج غم با من
به غیر از من کجا در مخزن محنت امین باشد ...
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۴ - شکایت از دوریِ یار
... آسای در خرابۀ من چون گنج
بر من ببخش منصب گنجوری
پوشیدم در به رخ ز همه اغیار ...
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۴۵ - رم
... از برای رنجبر رم مطلقا معمول نیست
تا توانند از برای گنجور رم می کنند
گر وزیری از در آید رم مفصل می شود ...
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۸۸ - تربت سیدالشهدا(ع)
... گنج اسرار خداییست همانا که خدای
کرده گنجور وی این خواجه پاکیزه سیر
نایب التولیه کزگوهر او فخر بود ...
... شجر عصمت و عفت نه چنو دیده ثمر
باد آن خازن وگنجینه وگنجور به جای
تاکه از آب نشان باشد و از خاک اثر ...
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - جو یک مثقالی
... گوید من خا خریدم نه زر
زر نخریدم که شوم گنجور
شاه خریدار زمین را بخواست ...
ملکالشعرا بهار » چهارپارهها » کسری و دهقان
... زین حدیث خوشی که کردی یاد
چون چنین گشت شاه گنجورش
بدره ای زر به مرد دهقان داد ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران
... راست چون مادرکه اندر برکشد فرزند را
شه کیومرث از نخست این گنج را گنجور بود
وز سیامک چهر بیداد و ستم مستور بود ...
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۳ - فتح ماد
... بفرمود هر مان یک بدره زر
بیا توز گنجور بستان دگر
شبان بادلی خوش زمین بوسه داد ...
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
... همه زیر خو دان نهان کرده مو
پزشک و دبیر و چه گنجور ما
غلام و سوار و چه دستور ما ...
... همان گنج بیرون کنند از نهفت
بگنجور گویید تا گنج زر
جواهر ز هر گونه گونه گهر ...
... به بستند آیین بدستور شاه
همه خرج آن بد ز گنجور شاه
ز زربفت و دیبا نماییم فرش ...
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳
... عقل کل احمد است آنکه بود
گنج علم خدای را گنجور
عشق کل مرتضی است آنکه از او ...
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶
... پیش از این چون بودی اکنون چون شدی
گنج امکانی و دل گنجور تست
در تن ویرانه زان مدفون شدی ...
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱
... که سر رشته عقل را نگسلانی
دفینه است عقل و تو گنجور عاقل
سفینه است عمر و تواش بادبانی ...
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۶ - برف و بوستان
... فرا گیرند درس کامکاری
چو من گنجور باغ و بوستانم
درین گنجینه داری هر چه داری ...
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۳ - خوان کرم
... عقل و رای و عزم و همت گنج تست
بهترین گنجور سعی و رنج تست
عارفان چون دولت از ما خواستند ...
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۰ - زن در ایران
... پاک را آسیبی از آلوده دامانی نبود
زن چو گنجور است و عفت گنج و حرص و آز دزد
وای اگر آگه ز آیین نگهبانی نبود ...
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص
دوست گرامی آقای رضا سیمی این شعر را برای گنجور ارسال کرده اند که به گفته ایشان در کتابهای فارسی بچه ها چاپ شده بوده و بزرگترها از آن خاطره دارند و طبق نقل ایشان شاعر آن خانم اعتصامی است منتهی برای این انتساب هنوز مدرک معتبری پیدا نکرده ایم
گفت با جوجه مرغکی هشیار ...
رهی معیری » منظومهها » خلقت زن
... رباید مهر از گنجی که دانی
دگر روزی که گنجور هوس کیش
به خاک اندر نهد گنجینه خویش