گنجور

 
۲۶۲

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷

 

... ازآن با خاتم من نام او نقش نگین باشد

ز گنجور ازل آمد کلید گنج غم با من

به غیر از من کجا در مخزن محنت امین باشد ...

طغرل احراری
 
۲۶۳

ایرج میرزا » قصیده‌ها » شمارهٔ ۳۴ - شکایت از دوریِ یار

 

... آسای در خرابۀ من چون گنج

بر من ببخش منصب گنجوری

پوشیدم در به رخ ز همه اغیار ...

ایرج میرزا
 
۲۶۴

ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۴۵ - رم

 

... از برای رنجبر رم مطلقا معمول نیست

تا توانند از برای گنجور رم می کنند

گر وزیری از در آید رم مفصل می شود ...

ایرج میرزا
 
۲۶۵

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۸۸ - تربت سیدالشهدا(‌ع‌)

 

... گنج اسرار خداییست همانا که خدای

کرده گنجور وی این خواجه پاکیزه سیر

نایب التولیه کزگوهر او فخر بود ...

... شجر عصمت و عفت نه چنو دیده ثمر

باد آن خازن وگنجینه وگنجور به جای

تاکه از آب نشان باشد و از خاک اثر ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۶۶

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - جو یک مثقالی

 

... گوید من خا خریدم نه زر

زر نخریدم که شوم گنجور

شاه خریدار زمین را بخواست ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۶۷

ملک‌الشعرا بهار » چهارپاره‌ها » کسری و دهقان

 

... زین حدیث خوشی که کردی یاد

چون چنین گشت شاه گنجورش

بدره ای زر به مرد دهقان داد ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۶۸

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران

 

... راست چون مادرکه اندر برکشد فرزند را

شه کیومرث از نخست این گنج را گنجور بود

وز سیامک چهر بیداد و ستم مستور بود ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۶۹

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۳ - فتح ماد

 

... بفرمود هر مان یک بدره زر

بیا توز گنجور بستان دگر

شبان بادلی خوش زمین بوسه داد ...

افسرالملوک عاملی
 
۲۷۰

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

... همه زیر خو دان نهان کرده مو

پزشک و دبیر و چه گنجور ما

غلام و سوار و چه دستور ما ...

... همان گنج بیرون کنند از نهفت

بگنجور گویید تا گنج زر

جواهر ز هر گونه گونه گهر ...

... به بستند آیین بدستور شاه

همه خرج آن بد ز گنجور شاه

ز زربفت و دیبا نماییم فرش ...

افسرالملوک عاملی
 
۲۷۱

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

... عقل کل احمد است آنکه بود

گنج علم خدای را گنجور

عشق کل مرتضی است آنکه از او ...

صغیر اصفهانی
 
۲۷۲

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶

 

... پیش از این چون بودی اکنون چون شدی

گنج امکانی و دل گنجور تست

در تن ویرانه زان مدفون شدی ...

پروین اعتصامی
 
۲۷۳

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱

 

... که سر رشته عقل را نگسلانی

دفینه است عقل و تو گنجور عاقل

سفینه است عمر و تواش بادبانی ...

پروین اعتصامی
 
۲۷۴

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۶ - برف و بوستان

 

... فرا گیرند درس کامکاری

چو من گنجور باغ و بوستانم

درین گنجینه داری هر چه داری ...

پروین اعتصامی
 
۲۷۵

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۳ - خوان کرم

 

... عقل و رای و عزم و همت گنج تست

بهترین گنجور سعی و رنج تست

عارفان چون دولت از ما خواستند ...

پروین اعتصامی
 
۲۷۶

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۰ - زن در ایران

 

... پاک را آسیبی از آلوده دامانی نبود

زن چو گنجور است و عفت گنج و حرص و آز دزد

وای اگر آگه ز آیین نگهبانی نبود ...

پروین اعتصامی
 
۲۷۷

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص

 

دوست گرامی آقای رضا سیمی این شعر را برای گنجور ارسال کرده اند که به گفته ایشان در کتابهای فارسی بچه ها چاپ شده بوده و بزرگترها از آن خاطره دارند و طبق نقل ایشان شاعر آن خانم اعتصامی است منتهی برای این انتساب هنوز مدرک معتبری پیدا نکرده ایم

گفت با جوجه مرغکی هشیار ...

پروین اعتصامی
 
۲۷۸

رهی معیری » منظومه‌ها » خلقت زن

 

... رباید مهر از گنجی که دانی

دگر روزی که گنجور هوس کیش

به خاک اندر نهد گنجینه خویش

رهی معیری
 
 
۱
۱۲
۱۳
۱۴