گنجور

 
۲۲۲۱

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲

 

مرا که نقش خیال تو در درون آید

عجب مدار ز اشکم که لاله گون آید

وثاق توست درونم نمی دهد دل بار ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۲۲

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵

 

... دفتر وصف رخش را نتواند پرداخت

گر ورق های گل و لاله شود اوراقش

عشق زهریست خوش ای دل که ندارد تریاق ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۲۳

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴

 

... به هوای دل ما حسن رخ خوبان است

چون به انفاس صبا لاله و ریحان مشتاق

تشنه بادیه چون است به زمزم مایل ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۲۴

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷

 

... ور حریفی می کنی با بلبل دمساز کن

لاله و نرگس به هم جام صبوحی می کشند

صبح خیزان چمن را مطربا آواز کن ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۲۵

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۴۷

 

... شود بنفشه محزون چو گل از آن هم شاد

زبان لاله ازان شد به عنبر آلوده

که او حکایت خلق تو می کند با باد ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۲۶

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵۲

 

... هر که در مدح تو چون سوسن نشد رطب اللسان

لاله سان گردون زبانش را سیاه و لال کرد

پادشاها گرچه گستاخی است لیکن واجب است ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۲۷

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹

 

اشکم ز رخ تو لاله رنگ آمده است

پای دلم از دلت به سنگ آمده است ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۲۸

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح سلطان اویس

 

... تا چو باد نوبهاری مژده گل می دهد

لاله می اندازد از شادی کله را بر هوا

هم هوا گردد چو چشم عاشقان گوهر فشان ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۲۹

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح دلشاد خاتون

 

... گلشن نیلوفری را گونه گون برگ و نوا

دود از آتش می دماند لاله آتش لباس

پر ز پیکان می نماید گلبن پیکان نما

زهره بر گردون ستاند غازه از عکس هلال

لاله در نیسان نماید صورت قلب شتا

بوی آن می آید از لطف هوا کاندر چمن ...

... نازنینی کی به چندین خار بودی مبتلا

ابر هر ساعت دهان لاله می شوید به مشک

تا گشاید لب به مدح داور فرمانروا ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۰

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷ - درموعظه و پند

 

... کنار خاک مقام بتان موی میان

کلاه لاله مثال شهان تا جور است

سری که بر سپر آفتاب می سایید ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۱

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در مدح سلطان الوزرا محمد زكریا

 

... هست مشاطه باغ از رخ و قد تو خجل

که چمن را به گل و لاله و شمشاد آراست

ملکت حسن تو را بر طرف چشمه مهر ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۲

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰ - در مدح امیر شیخ حسن

 

... کانکس که چنین رنگ کند رنگرز آن است

رفت آنکه به زنگار و بقم سبزه و لاله

گفتی که سم گور و لب رنگرزان است ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۳

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴ - در مدح سلطان اویس

 

... غنچه را باد به شکل سر ببغا آورد

لاله از دامن کوه آتش موسی بنمود

شاخ بیرون ز گریبان ید بیضا آورد ...

... سرو را باد صبا منصب بالا بخشید

لاله را لطف هوا طلعت والا آورد

بود بر غنچه و گل وجهی و آن وجه برون ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۴

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹ - در مدح سلطان اویس

 

... چون ید بیضای صبح از جیب شب پیدا شود

کوه جام لاله گیرد ابر لولو گسترد

باغ چون مینو نماید راغ چون مینا شود ...

... در بهار آمد صبوحی فرض اگر نه هر صباح

لاله را ساغر چرا پر لاله گون صهبا شود

گل چو درگیرد چراغ از شمع کافوری صبح ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۵

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰ - در مدح سلطان اویس

 

... تا چند در هوای جمالت به آب چشم

بر چهره لاله کارم و بر زعفران دهد

صفرای چهره را چو علاجی کنم سوال ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۶

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱ - در مدح امیر شیخ حسن

 

... صبا که قافله سالار چین و تاتارست

به تحفه های گل و لاله بار بگشاید

هوا به یک نفس از چین طره سنبل ...

... ز حلق شییه می خوشگوار بگشاید

صبوح بر طرف لاله زار کن که صباح

دل از مشاهده لاله زار بگشاید

چنانک سوسن آزاده هر صباح زبان

به شکر نعمت پروردگار بگشاید

دهان لاله بشوید صباح به مشک گلاب

که تا مدح شه کامگار بگشاید ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۷

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۲ - در مدح سلطان اویس

 

سحرگهی که چمن شمع لاله در گیرد

سمن به عزم صبوحی پیاله برگیرد ...

... نمونه ای است ز حراق و آتش و کبریت

چراغ لاله که هر شب زباد درگیرد

بدان چراغ شب تیره تا سحر بلبل ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۸

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۹ - در مدح سلطان اویس

 

... تا چو باد نوبهاری مژده گل می دهد

لاله می اندازد از شادی کله را بر هوا

هم هوا گردد چو چشم عاشقان گوهر فشان ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۳۹

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۰ - در مدح دلشاد خاتون

 

... ز حلق بلبله باید گشود خون کبوتر

صباح کرده صبوحی به لاله زار گذر کن

که لاله داغ صبوحی کشیده است به رخ بر

ببین که بر سر راه نسیم باد بهاری ...

... عجب مدار که دارد پیاله ای دو سه در سر

به باد رفت سر لاله در هوا وهنوزش

بدر نمی رود از سر خیال باده وساغر ...

سلمان ساوجی
 
۲۲۴۰

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - در مدح شاه دوندی

 

... خطی آمد به وی از عارض خوبان طراز

افسر لاله ببین بر صفت تاج خروس

چشم نرگس بنگر بر نمط دیده باز ...

سلمان ساوجی
 
 
۱
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۳۶۲