گنجور

 
سلمان ساوجی

اشکم ز رخ تو لاله رنگ آمده است

پای دلم از دلت به سنگ آمده است

آمد دل و در کنج دهانت بنشست

مسکین چه کند ز غم به تنگ آمده است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode