گنجور

 
۲۱۲۱

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - راه معالجه صفت حرص، و تحصیل قناعت

 

... که مملوک را بر خداوندگار

ساعتی سر به زانوی تفکر نه و به اطراف ولایات نظری کن و دور و نزدیک را سیری نما و ببین کسانی که در عهد تو هستند چقدر کسانی هستند صاحب ثروت و جاه و حشمت و حال آنکه پدر ایشان از برای ایشان ذخیره ای نگذاشت و چه اشخاص یافت می شوند که به فقر و فاقه مبتلایند و حال آنکه اموال بسیار از پدر ایشان مانده بود بسی پدران خانه از برای فرزندان در شهری ساختند و اولاد ایشان در ولایتی دیگر در خرابه مردند و بسا ده و مزرعه در کشوری از برای ایشان به جهت قرص نانی در کشوری دیگر جان دادند تو را از حوادث روزگار چه خبر و از گردش افلاک چه اطلاع چه می دانی که تا چند روز دیگر عالم چه وضع خواهد بود و اگر از برای خود جمع مال می کنی تو اول قدر عمر خود را معین کن و به اندازه آن جمع کن تو چه می دانی که نام تو در سال دیگر در دفتر مردگان ثبت خواهد بود یا در صحیفه زندگان و چون قوت سال خود را داری کفایت کن و حساب خود را زیاده مکن علاوه بر اینها آنکه تأملی کن و ببین وقتی هست که سیر شوی و دیگر در صدد جمع مال نباشی و هر چه اندوزی باز در فکر زیادتر می سوزی پس به یک مرتبه قانع شو و از همه زحمتها فارغ شو

آن شنیدستی که وقتی تاجری ...

ملا احمد نراقی
 
۲۱۲۲

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - اهتمام در امر به معروف و نهی از منکر

 

بدان که ضد کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر سعی و اجتهاد در آنها است و این از اعظم شعایر دین و اقوای علامت شریعت و آیین است و آن مقصد کلی است از بعثت أنبیا و أوصیا و نایب گردانیدن متدینین از علمایی که مدار گردش آسیای جمیع ادیان است و اختلال آن موجب بازماندن آن از دور آن است و از این جهت مدح و ترغیب به آن در آیات و اخبار بی پایان رسیده و امر به آن شده

خداوند عالم می فرماید و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولیک هم المفلحون یعنی باید از شما طایفه ای باشند که مردم را به خیر بخوانند و امر به معروف کنند و نهی از منکر نمایند و این طایفه رستگارانند و نیز می فرماید کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر یعنی شما بهترین امتی هستید که بیرون آمده اید زیرا که امر می کنید به معروف و نهی می کنید از منکر و از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که به خدایی که جان من در قبضه قدرت اوست که البته شما را یکی از دو چیز خواهد بود یا آنکه امر به معروف کنید و اهل معاصی را از منکرات باز دارید یا آنکه حق عذابی از نزد خود بر شما گمارد و هر چند دعا کنید اجابت نکند و نیز از آن حضرت منقول است که جمیع اعمال حسنه و جهاد در راه خدا در پیش امر به معروف و نهی از منکر نیست مگر مثل جرعه ای در پیش دریای بی پایان و از آن حضرت مروی است که خدای تعالی هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد مگر اینکه از برای او خواص اصحاب چند هستند و آن پیغمبر در میان ایشان به قدری که خدا می خواهد مکث می کند و به کتاب خدا و اوامر او عمل می کند تا اینکه خدا قبض روح آن پیغمبر را کند آن خواص می مانند و به کتاب خدا و امر او و طریقه پیغمبر او عمل می نمایند و چون ایشان منقرض شدند بعد از ایشان هم طایفه ای می رسند که بر سر منبرها می نشینند که قول ایشان معروف و عمل ایشان منکر است پس هر وقت شما این زمان را دریابید واجب است بر هر مومنی که با ایشان جهاد و دفاع کند و اگر قدرت نداشته باشد در دل با ایشان نزاع داشته باشد و به غیر از این اسلامی نیست و از حضرت امیرالمومنین علیه السلام مروی است که امر به معروف و نهی از منکر اجل کسی را نزدیک نمی کند و روزی کسی را کم نمی کند و بهتر از این کلام حقی است که کسی در پیش حاکم جابری بگوید و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که امر به معروف و نهی از منکر طریقه پیغمبران و شیوه نیکان است فریضه عظیمه ای است که سایر فرایض به واسطه آن به پای داشته می شود و به آن راهها امن می گردد و مکاسب حلال می شود و مظلمه ها به صاحبانش رد می شود و زمین آباد می گردد و از دشمنان دین انتقام کشیده می شود و امر شریعت استقامت به هم می رساند پس به دلهای خود بر معصیت و اهل آن انکار کنید و انکار ایشان را به زبان آورید و روهای ایشان را بخراشید و در راه خدا از ملامت ملامت کنندگان خوف و اندیشه منمایید پس اگر قول شما را قبول کردند و از معصیت باز ایستادند و به حق رجوع کردند دیگر راهی و تسلطی بر ایشان نیست به درستی که تسلط بر کسانی است که مردمان را ظلم می کنند و در زمین به ناحق سرکشی می نمایند و ایشانند که عذابی دردناک از برای ایشان آماده است و با این کسان جهاد کنید با بدنهای خود و دشمن دارید ایشان را به دلهای خود و در بعضی اخبار وارد است که موسی علیه السلام بر پروردگار عرض کرد که کدام یک از بندگان تو رد نزد تو محبوب تر است خطاب رسید آنکه در تحصیل رضای ما چنان کوشد که دیگران در تحصیل آرزوهای خود و کسی که به پناه بندگان صالح ما درآید و کسی که چون معصیت مرا ببیند چنان غضبناک گردد که پلنگ از برای خود یعنی از اندک و بسیار خلق نیندیشد و از کشتن باک ندارد بلی مومن باید که در حال معاینه معاصی به جهت تحصیل رضای پروردگار جبار غیرت دین و عصبیت و حمیت چنان بر او مستولی گردد که از کثرت و قوت مخالفان حق نیندیشد و به مهابت و سطوت ملوک و سلاطین التفات نکند و در نصرت حق از مال و جان و آبرو مضایقه ننماید ...

ملا احمد نراقی
 
۲۱۲۳

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند

 

... بر همه اهل آن زمین به مراد

گردش دور آسمان بینی

آنچه بینی دلت همان خواهد ...

ملا احمد نراقی
 
۲۱۲۴

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و نهم - حزن و اندوه بر امور دنیوی و علاج آن

 

... و همچنین مشاهده می کنیم که هر حزن و ألمی که به جهت مصیبتی روی می دهد بعد از مدتی تمام می شود و آن مصیبت از یاد می رود و به فرح و سرور مبدل می گردد

و اگر حزن از فقد هر چیز لازم آن چیز بودی به اختلاف مردم مختلف نشدی و به مرور زمان تمام نگشتی پس نیست آن مگر به واسطه الفت و عادت به آن چیز و دل خود را مشغول ساختن به آن و عجب از عاقل که الفت و عادت به چیزی بگیرد که در معرض فنا و زوال است و محزون شود به چیزی از امور دنیویه که از دست او رفته باشد با وجود اینکه می داند دنیا خانه فانی و زینت و اموال آن در میان مردم در گردش است و دوام آن از برای احدی ممکن نه

جهان ای برادر نماند به کس ...

ملا احمد نراقی
 
۲۱۲۵

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل -اموری که طالب صبر باید مراعات نماید

 

... به مرگ این دو از سر به در می رود

غم از گردش روزگاران مدار

که بی ما بسی بگذرد روزگار ...

ملا احمد نراقی
 
۲۱۲۶

خالد نقشبندی » غزلیات » غزل شماره ۸

 

... به یک جنبش ز برق لامع نور قدیم جود

به لطفش وارهان از گردش دور تسلسل ها

خالد نقشبندی
 
۲۱۲۷

خالد نقشبندی » غزلیات » غزل شماره ۲۴

 

... یا در این دنیا کجا آسایش یک تن بود

گردش گردون هزاران خاندان باد داد

نه همین بد مهری اش با تست یا با من بود ...

خالد نقشبندی
 
۲۱۲۸

خالد نقشبندی » غزلیات » غزل شماره ۲۷

 

سوگند به خالی ز رخت گشته پدید

سوگند به خطی که به گردش بدمید

سوگند به آن قامت چون سرو چمن ...

خالد نقشبندی
 
۲۱۲۹

خالد نقشبندی » قصاید » هنگام دیدن کوه‌های مدینه منوره

 

... جنون دوره دارد چرخ از سودای پابوسش

ازین معنی چنین در گردش دوار می آید

اگر ز اهل عنادم در رهش خاری خلد بر دل ...

... ز علم و حلم و عدل و فضل و عرفان و کمالاتش

خرد سرگشته تر از گردش پرگار می آید

فرانگرفته در هردو سرا هردو سر از پایش ...

خالد نقشبندی
 
۲۱۳۰

خالد نقشبندی » مثنویات » مرثیه ای در سوگ عبدالکریم برزنجی

 

... به جنت جای کرد آن قطب کامل

بنات النعش وش گردش افاضل

بنی تا ریخهم ربی الرحیم ...

خالد نقشبندی
 
۲۱۳۱

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲ - در مدح و اندرز ولی عهد

 

... وین بنده درین بلده وحیدست و ودیع است

این دوری و نزدیکی ازین گردش گردون

نه قاعده تازه و نه رسم بدیع است ...

قائم مقام فراهانی
 
۲۱۳۲

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹ - قطعه

 

... که گلش دایم با زحمت خار آید

تا که از گردش دوران جهان اندر

روز روشن را در پی شب تار آید ...

قائم مقام فراهانی
 
۲۱۳۳

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۲ - در شکست چوپان اوغلی و پیروزی ولی عهد

 

... سرورا پروردگارا شادزی آزاد باش

از غم لیل و نهار و گردش شمس و قمر

جمله سر سبزیم چون گلبن به هنگام ربیع ...

قائم مقام فراهانی
 
۲۱۳۴

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۹ - قصیده شکوائیه از فتنه جوئی ابنای زمان و از بخت بد خود

 

... ور مفت دهند باز نستانم

ای گردش دهر خوار تر خواهم

وی شحنه قهر دورتر رانم ...

قائم مقام فراهانی
 
۲۱۳۵

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۱ - قطعه‌ایست در مورد مربای سیب

 

... گه سفیدابم و گه سرخابم

غافل از گردش چرخ دولاب

که به طهران کشد از دولابم ...

قائم مقام فراهانی
 
۲۱۳۶

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۷

 

... خداوندا به حق ذات بی چون

که تا در گردش است این چرخ گردون

کنی حاصل همه آمال او را ...

قائم مقام فراهانی
 
۲۱۳۷

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۲۵

 

... به حق آن خدای ذات بی چون

که از امرش به گردش هست گردون

به عرض و داد ما رس از عدالت ...

قائم مقام فراهانی
 
۲۱۳۸

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۳۷

 

... به حق احمد محمود مختار

که تا در گردش است این چرخ دوار

زمان دولتش را ساز دایم ...

قائم مقام فراهانی
 
۲۱۳۹

قائم مقام فراهانی » منشآت » نامه‌های فارسی » شمارهٔ ۴۰ - نامة ای است که قائم مقام به محمدخان امیرنظام با احتشان از خراسان نوشته است

 

مخدوم مهربان عسگرخان یاور از معسکر نصرت اثر روانه است از جحفل طیش بمحفل عیش مأمور شده در ظل حراست شاهنشاه و ولیعهد روح العالمین فداهما امر خیر او در گردش عید سعیدباید بگذرد تا باز بوقت بهار طبل مراجعت ساز کند و بعون الله تعالی صید افکن و شکار انداز گردد

آفرین بر آن پدر که چندین پسر از او در سفری چنین ملتزم موکب مسعودند و هم در جانثاری و جلادت شعاری عدیل ونظیر ندارند ...

قائم مقام فراهانی
 
۲۱۴۰

قائم مقام فراهانی » منشآت » نامه‌های فارسی » شمارهٔ ۸۵ - به یکی از دوستان نوشته است

 

... حرام باشد بی دوستان بسر بردن

همه آمدند آن که بایست نیامد از مقتضیات طالع واژگون و گردش های ناهنجار گردون دون است یار میباید و نمیآید غیر میآید و نمیباید روزگار را دیدید که چه اساس ها چید و چه بساط ها برچید و چه حقه ها باخت و چه حیل ها ساخت چرخ بازی گر ازین بازیچه ها بسیار دارد آفرین بر ذهن و قاد شما که نابغه را بجا نوشته بودند هرون بابی نواس گفت قاتلک الله کانک معنا او مطلع علی سرنا اما نمیدانم چرا لیل را مدرک گفته و یوم را نگفته اند و حال آن که تشبیه ممدوح بشب تار مذموم است و مطلع نهار ممدوح کاغذ بزرگ به خط خیلی جلی نوشته بودم جوابش از شما نرسید اندیشة دارم بدست غیر افتاده باشد امان از دست نامحرمان و نامردان محرمی کو که فرستم بتو پیغامی چند رمزها و غمزها چه شد همزها و لمزها کجا رفت فساد و عناد عاقبت ندارد و طغیان و عصیان عافیت ندارد و مکروا و مکرالله و الله خیر الماکرین ویل لکل همزه لمزه

مکنیل صاحب حاضر هنگام تحریر است دعای بلند و ثنای ارجمند بشما دارد این ها را او گفت که من نوشتم محظوظم بغایت از حسن وفا و صدق صفای آنها که علقا فرنگستان و جهلا کافرستان میگویند گر مسلمانی همین شدادی ها و زراقی هاست خدا بیامرزد آقای عبدالرزاق بیک را که در شرح احوال این طایفه عجب درستی نوشت نعم ماقال ...

قائم مقام فراهانی
 
 
۱
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۳۰