دلم بردی و جان بر کار داری
تو خود جای دگر بازار داری
نباشد عاشقت هرگز چو من کس
اگر چه عاشق بسیار داری
ز رنج غیرتت بیمار باشم
چو تو با دیگران دیدار داری
عزیزت خوانم ای جان جهانم
از آنست کین چنینم خوار داری
کسی کو عاشق روی تو باشد
سزد او را نزار و زار داری
دو چشمم هر شبی تا بامدادان
ز هجر خویشتن بیدار داری
شدم مهجور و رنجور تو زیراک
تو خوی عالم غدار داری
تو را دارم عزیز ای ماه چون گل
چرا بیقیمتم چون خار داری
نگر تا کی مرا از داغ هجران
لبی خشک و دلی پر نار داری
تو خود تنها جهان را میبسوزی
چرا بر خود بلا را یار داری
بکن رحمی بدین عاشق اگر هیچ
امید رحمت جبار داری
سنایی را چنان باید کزین پس
ز وصل خویش بر خوردار داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از سنایی به بیان عشق عمیق و دردهای ناشی از جدایی میپردازد. شاعر از محبوب خود میخواهد که نسبت به او رحم کند و از رنجهای ناشی از دوری و غم هجران او آگاه باشد. او احساس میکند که هیچکس به اندازه او عاشق محبوب نیست و از اینکه محبوبش توجهی به او ندارد، رنج میبرد. در نهایت، او از محبوبش میخواهد که به نیازهای عاشقانهاش پاسخ دهد و او را مورد لطف قرار دهد.
هوش مصنوعی: تو دلم را دزدیدهای و خودت در جایی دیگر مشغول کارهایی هستی.
هوش مصنوعی: هرگز کسی مانند من عاشقت نخواهد بود، حتی اگر عاشقان بسیاری داشته باشی.
هوش مصنوعی: من از غم و غیرتت رنج میبرم، زیرا تو با دیگران ملاقات میکنی.
هوش مصنوعی: ای محبوب من، تو را آنقدر دوست دارم که به خاطر تو، حاضرم خود را در پایینترین وضعیت قرار دهم و از خودم بگذرم.
هوش مصنوعی: اگر کسی عاشق چهرهی تو باشد، سزاوار است که دلشکسته و غمگین باشد.
هوش مصنوعی: چشمهای من هر شب تا صبح به خاطر جداییام از خودم بیدار هستند.
هوش مصنوعی: من به خاطر تو از همه جدا و رنجیدهام، زیرا تو ماهیت دنیای فریبنده و بدعهد را داری.
هوش مصنوعی: عزیز من، تو را دارم و تو همچون ماهی درخشان در زندگیم هستی. اما چرا من بیقیمت و بیارزش به نظر میرسم، مانند خاری که کنار گل وجود دارد؟
هوش مصنوعی: بنگر تا چه زمانی میخواهی مرا با دلی پر از ناراحتی و لبانی خاموش دربارهی درد دوری نگاهداری؟
هوش مصنوعی: تو خود میتوانی تمام دنیا را نابود کنی، پس چرا باید خودت را گرفتار مصیبت کنی؟
هوش مصنوعی: اگر به این عاشق کمی رحم کنی، اگر هنوز امیدی به رحمت خداوند قاهر داری.
هوش مصنوعی: سنایی را به گونهای باید پرورش دهی که از این پس از به هم پیوستگی با خود بهرهمند باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مگر تو سال و مه این کار داری
که یار مهربان را خوار داری
دلا تا کی سر گفتار داری
طریق دیدن و کردار داری
ظهور ظاهر احوال خود را
ظهور ظاهر اظهار داری
اگر مشتاق دلداری و دایم
[...]
بقدر آن که علم و کار داری
بدان ارزی بدان مقدار داری
تو گرچه لشکر خونخوار داری
ز هر سو کشته بسیار داری
وگر زین ناسزا دل عار داری
کرم بسیار و دل بسیار داری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.