ای مهر تو بر سینهٔ من مهر نهاده
ای عشق تو از دیدهٔ من آب گشاده
بسته کمر بندگی تو همه احرار
از سر کله خواجگی و کبر نهاده
دستان دو دست تو به عیوق رسیده
آوازهٔ آواز تو در شهر فتاده
ابدال شکسته همه در راه تو توبه
زهاد گرفته همه بر یاد تو باده
مسپر ره بیداد و ز غم کن دلم آزاد
ای داد تو ایزد ز ملاحت همه داده
پیوسته سنایی ز پی دیدن رویت
هم گوش بدر کرده و هم دیده نهاده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و ارادت عمیق شاعر به محبوب است. شاعر از مهر و عشق محبوب که در دل و دیدهاش نشسته سخن میگوید و ایستادگی در خدمت و بندگی او را ستایش میکند. او همچنین به تأثیر محبت محبوب بر دیگران اشاره میکند، بهطوریکه زاهدان و توبهکنندگان نیز تحت تأثیر عشق او قرار گرفتهاند. در پایان، شاعر خود را در پی دیدار محبوب میبیند و تمام وجودش را معطوف به او کرده است. این اشعار نشاندهنده جاذبه و زیبایی محبوب و تأثیر عمیق آن بر دلها و روانهاست.
هوش مصنوعی: ای عشق تو همچون نوری بر دل من تابیدهای و محبتت از چشمانم جاری شده است.
هوش مصنوعی: همه انسانهای آزاد به خاطر بندگی تو خود را از کبر و خود بزرگبینی کنار کشیدهاند و کمر به خدمت گذاشتهاند.
هوش مصنوعی: دستان تو به زیبایی و هنر معروف شده و صدای تو در شهر پخش شده است.
هوش مصنوعی: بدون شکستهها و توبهکاران بسیاری وجود دارند که همه به خاطر یاد تو از هر چیزی گذشتند و به عشق تو به باده و خوشی روی آوردهاند.
هوش مصنوعی: به راه ناتوانی نرو و از غم خود را آزاد کن. ای خدایی که از زیباییها همه چیز را به ما دادهای.
هوش مصنوعی: سنایی به خاطر دیدن روی تو همیشه گوش خود را تیز کرده و چشمش به تو دوخته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وان نار بکردار یکی حقهٔ ساده
بیجاده همه رنگ بدان حقه بداده
لختی گهر سرخ در آن حقه نهاده
توتو سلب زرد بر آن روی فتاده
ای دلبر بیصورت صورتگر ساده
وی ساغر پرفتنه به عشاق بداده
از گفتن اسرار دهان را تو ببسته
و آن در که نمیگویم در سینه گشاده
تا پرده برانداخت جمال تو نهانی
[...]
ای از عرب و از عجمت مثل نزاده
حسن تو عرب را و عجم را بتو داده
در روی عجم چشم توصد تیر کشیده
وز چشم عرب لعل تو صد چشمه گشاده
خوبان عرب بر سر اسب تو دویده
[...]
ای با لب شیرین سخنت تلخ فتاده
شد در همه خلق از نمکت شور زیاده
ابروت کمان بر من بیچاره کشیده
چشمانت کمین بر دل خونخواره گشاده
از نوع بشر چون بشرت دیده ندیده
[...]
تا سرو ترا راه به گلزار فتاده
گل گشته به تعظیم تو از شاخ پیاده
مه حلقه ابروی تو در گوش کشیده
سر بر خط مشکین تو خورشید نهاده
دنباله چشم تو گذشته است ز ابرو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.