گنجور

 
صامت بروجردی

طره صیادی مرا در زلف خود زنجیر کرد

تار مویش را به سحر غمزه طوق شیر کرد

دره دره آنچه در هستی بود در بند اوست

عشق را نازم که آخر تا کجا تاثیر کرد

بسکه دیر آمد بسر وقت دلم داغ غمش

تا که از حسرت مرا اندر جوانی پیر کرد

دعوی بی‌جای عشقش حد این مسکین نبود

خامه صنع ازل این کار را تقدیر کرد

شیوه پروانه سوزی رسم در عالم نبود

شعله شمع رخش این آب را در شیر کرد

سر اشیاء جمله پنهانست در خال لبش

هر کسی در پیش خود آن نقطه را تفسیر کرد

داد از آب محبت در گل من رونقی

آنکه در روز ازل این خانه را تعمیر کرد

جان (صامت) مانده مدفون در خراب آبادتن

یاد الفت‌های یاران وطن را دیر کرد

 
 
 
امامی هروی

نحس گردون در جهان جاه تا تأثیر کرد

بخت برنا را لگد کوب سپهر پیر کرد

دور گردون را زمانه علت بیداد خواند

صحن گیتی را ستاره موجب تشویر کرد

روزگار از جور گردون یک بیک آگاه گشت

[...]

صائب تبریزی

خانه بر دوشی که سیر کوچه زنجیر کرد

کی به زنجیرش توان پا بسته تعمیر کرد؟

نشأه می مرگ آب زندگانی دیده است

دختر رزچون خضر صد نوجوان را پیر کرد

شعله گستاخ طرف دامن قاتل مباد!

[...]

فیض کاشانی

تا مرا عشق تو با دیوانگان زنجیر کرد

فارغم از خدمت استاد و جور پیر کرد

آب حیوان در لب لعل تو و ما خشک لب

حسرت آن لب مرا از جان شیرین سیر کرد

روز اول بر وصالت دل نمی‌بایست بست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
سیدای نسفی

سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کرد

آب را موج خرامش پای در زنجیر کرد

ای دم صبح قیامت این همه تأخیر چیست

پاس خاطر داریی صحبت مرا دلگیر کرد

هر سرمه با قد خم گشته می گوید هلال

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از سیدای نسفی
سعیدا

در سواد خط خوبان بسکه دل شبگیر کرد

همچو صبح صادقم در این سیاحت پیر کرد

زلف خوبان بسکه در این گوشه واگردیده است

جذبه را در خلوت ما عشق در زنجیر کرد

خواب دیدم زلف معشوقی به دست آورده ام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه