بر سر کوی دلارام، به جان میگردم
روز و شب در پی دل، گرد جهان میگردم
غم دوران جهان کرد مرا پیر و چه غم
بخت اگر یار شود باز جوان میگردم
دیدهام طلعت زیباش که آنی دارد
این چنین واله و مست از پی آن میگردم
تا نسیمی سر زلف تو بیابم چو صبا
شب همه شب من بیمار به جان میگردم
ناوک غمزه جادو به من انداز که من
پیش تیرت ز پی نام و نشان میگردم
تا مگر نوش لبی چون تو به من باز خورد
چون قدح گرد لب نوش لبان میگردم
تو چو گل در تتق غنچه و من چون بلبل
گرد خرگاه تو فریاد کنان میگردم
دامن از من مکش ای سرو که در پای تو من
میدهم بوسه و چون آب روان میگردم
تو مکان ساختهای در دل سلمان وانگه
من مسکین ز پیت کون و مکان میگردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مدّتی تا ز غمت گرد جهان می گردم
عاشقم گرد در لاله رخان می گردم
به خیال شب وصل تو نگارا تا روز
بر سر کوی غمت نعره زنان می گردم
دلبرا در چمن حسن تو همچون سوسن
[...]
عاشق و مستم و در کوی مغان می گردم
جام می دارم و در دور روان می گردم
درد دل دارم و درمان خوشی می جویم
درد می نوشم و رندانه به جان می گردم
در خرابات چو کام دل خود می یابم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.