نداشت این دل شوریده تاب سودایش
سرم برفت و نرفت از سرم تمنایش
به نرد درد چو وامق نبود مرد حریف
هزار دست پیاپی ببرد عذرایش
کسی نتافت ازو سر چو زلفش از بن گوش
سیاه روی درآمد فتاد و در پایش
غمش ز جای خودم برد و خود چه جای من است
که گر به کوه رسد، برکند دل از جایش
رخ مرا که برو سیم اشک میآید
بیان عشق عیان میشود ز سیمایش
نهفته داشت دلم راز عشق چون غنچه
هوای دوست دمش داد و کرد رسوایش
دل مرا که امروز رنجه داشت چه غم
دلم خوش است که خواهد نواخت فردایش
همه امید به آلا و رحمتش دارد
وجود من که ز سر تا بپاست آلایش
گناهکار و فروماندهام ببخش مرا
که هست بر من بیچاره جای بخشایش
سواد هستی سلمان ز روی لوح وجود
رود ولیک بماند نشان سودایش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره دل شیدایی است که در آرزوی عشق میتپد و با درد و رنج زندگی میکند. شاعر از عدم توانایی در فراموش کردن عشقش میگوید، حتی در موقعیتهای سخت و تاریک. او میزند که عشق او را به شدت رنج میدهد و غم او را از خود دور کرده است. همچنین شاعر در این متن از راز عشقش سخن میگوید که همچون غنچهای پنهان مانده و با یاد دوست، رسوا شده است. او به آمال و رحمت خداوند امید دارد و از گناهانش عذرخواهی میکند، با این امید که مورد بخشایش قرار گیرد. در نهایت، شاعر به تصویر وجودش اشاره میکند که نشان از عشق و شیدایی اوست.
هوش مصنوعی: این دل حیران و شیدا نتوانست از فکر محبت معشوق آرام بگیرد؛ سرم در عشق او غرق شده و حتی لحظهای از اندیشهاش کنار نرفته است.
هوش مصنوعی: وقتی که در عشق و درد، کسی به پای وامق نمیرسد، آن समय حریفان با هزاران تدبیر و تلاش پی در پی از کارش کمرنگ میشوند و او را رها میکنند.
هوش مصنوعی: هیچکس از او دور نشد مانند اینکه موهایش از گوشهایش آویخته شد و چهرهاش سیاه و زیبا بود و به پایش افتاد.
هوش مصنوعی: غم او باعث شد که از مکان خودم دور شوم و حالا دیگر جایی برای من باقی نمانده است، چون اگر این احساس به قله کوه هم برسد، دل را از جای خود میکند.
هوش مصنوعی: وقتی چهرهام را میبینی، اشکهایم سرازیر میشود و عشق من به وضوح از چهرهام نمایان میشود.
هوش مصنوعی: دل من راز عشق را در خود پنهان کرده بود، مثل غنچهای که در انتظار شکفتن است. وقتی هوای دوست به من رسید، آن راز برملا شد و من را رسوا کرد.
هوش مصنوعی: دل من امروز دچار رنج و ناراحتی شده است، اما نگران نیستم چرا که خوشحال هستم که فردا به طور بهتری میزند و احساساتم را بیان میکند.
هوش مصنوعی: وجود من که از سر تا پا آغشته به گناهان و ناپاکیهاست، تنها به عفو و رحمت خداوند امید دارد.
هوش مصنوعی: من خطا کار و در تنگنا هستم، لطفاً مرا ببخش که در این حالت، سزاوار بخشش هستم.
هوش مصنوعی: وجود سلمان در حقیقت و عمق هستی ثبت شده است، اما نشان عشق او همچنان باقی خواهد ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الف قدی که منم سینه چاک بالایش
سپهر سبزه خوابیده ای است درپایش
ز سایه سرو و صنوبر الف کشد برخاک
به هر چمن که کند جلوه قد رعنایش
دل نظارگیان را ز جلوه آب کند
[...]
نگار جامه فروشم خوش است بالایش
کشم چو جامه در آغوش قد رعنایش
چو پرده بر فتد از روی مهر آسایش
سزد که مهر در افتد چو سایه در پایش
چه گونه دست تواند بدامن تو رساند
کسی که بر سر کویت نمیرسد پایش
نماید ار بت عذرا عذار من عارض
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.