امشب من و تو هر دو، مستیم، ز می اما
تو مست می حسنی، من، مست می سودا
از صحبت من با تو، برخاست بسی فتنه
دیوانه چو بنشیند، با مست بود غوغا
آن جان که به غم دادم، از بوی تو شد حاصل
وان عمر که گم کردم، در کوی تو شد پیدا
ای دل! به ره دیده، کردی سفر از پیشم
رفتی و که میداند، حال سفر دریا؟
انداخت قدت دل را، بشکست به یکباره
چون نشکند آخر نی، افتاد از آن بالا؟
تا چند زنم حلقه؟ در خانه به غیر از تو
چون نیست کسی دیگر، برخیز و درم بگشا
از بوی تو من مستم، ساقی مدهم ساغر
بگذار که میترسم، از درد سر فردا
در رهگذر مسجد، از مصطبه بگذشتم
رندی به کفم برزد، دامن، که مرو ز اینجا
نقدی که تو میخواهی، در کوی مسلمانی
من یافتهام سلمان؟ در میکده ترسا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالت مستی و عشق شاعر به معشوقش میپردازد. شاعر از حس مستی و شور و حال خود در کنار معشوق سخن میگوید و اشاره میکند که صحبت با او موجب ایجاد فتنه و شوروغوغا شده است. او از جان خود که به خاطر معشوق غمناک بوده، پرده برمیدارد و میگوید که عمرش را در جستجوی او از دست داده اما حالا پیدا شده است. در ادامه، شاعر از بیکسی خود و تلاش برای رسیدن به معشوق میگوید و از دردسرهایی که ممکن است در آینده بر او وارد شود، ابراز نگرانی میکند. او همچنین از گذرگاههای مختلف در جستجوی معشوق خود یاد میکند و به تمایز بین عشق حقیقی و ظاهری اشاره میکند.
هوش مصنوعی: امشب هر دوی ما تحت تأثیر نوشیدنی هستیم. تو به خاطر حس خوب و زیباییات سرخوشی، در حالی که من به خاطر افکار و احساسات عاشقانهام دچار سرمستیام.
هوش مصنوعی: از گفتگویی که من با تو داشتم، آشفتگی و قلدری زیاد به وجود آمد. وقتی دیوانهای آرام بگیرد، اوضاع به هم میریزد و جنجالی به پا میشود.
هوش مصنوعی: جان من که به خاطر غم تو دچار سختی شد، حالا از بوی تو پر شده است. و تمام عمرم که در جستجوی تو گم شده بود، اکنون در کوچههای عشق تو نمایان شده است.
هوش مصنوعی: ای دل! با چشمانت به سفر رفتی و از کنارم دور شدی، و کیست که حال و روز سفر در دریا را بداند؟
هوش مصنوعی: دل را به خاطر قد و قامت تو به شدت میشکند، اما اگر نی در انتها نشکند، چطور ممکن است از آن ارتفاع افتاده باشد؟
هوش مصنوعی: تا کی باید در اینجا منتظرت بمانم؟ چون در خانه کسی جز تو نیست، پس بلند شو و در را برایم باز کن.
هوش مصنوعی: من به خاطر بوی تو محو و سرمست شدهام، ای ساقی، لطفاً جام را به من بده. زیرا نگران فردا و مشکلات آن هستم.
هوش مصنوعی: در مسیر مسجد، از محل مخصوص نمازگذاران عبور کردم که ناگهان شخصی با حالت شوخی و رندی گفت: "اینجا را ترک نکن."
هوش مصنوعی: من آنچه تو به دنبال آن هستی، در جایی از کوی مسلمانی یافتهام. اینجا، در میکدهای پر از خمر، نه به خاطر دین بلکه به خاطر حقیقت و معرفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
وَغَنّیٰلِیَ مِنْقَلْبی
وَ غَنَّیْتُ کَما غَنّیٰ
وَکُنّا حَیْثُ ما کانوا
و کانوا حَیثُ ما کُنّا
ای طلعت تو نیکو وی قامت تو زیبا
زلفین تو چون عنبر، رخسار تو چون دیبا
از ماه سما دارای افروخته تر چهره
وز سرو سهی دارای افراخته تر بالا
کاشانهٔ شخص تو زیبد که بود جنت
[...]
ای گشته ز تو خندان بستان و گل رعنا
پیوسته چنین بادا چون شیر و شکر با ما
ای چرخ تو را بنده وی خلق ز تو زنده
احسنت زهی خوابی شاباش زهی زیبا
دریای جمال تو چون موج زند ناگه
[...]
ماییم و سرکویی، پر فتنهٔ ناپیدا
آسوده درو والا، آهسته درو شیدا
در وی سر سرجویان گردان شده از گردن
در وی دل جانبازان تنها شده از تن ها
بر لالهٔ بستانش مجنون شده صد لیلی
[...]
ای جان همه جانها روح القدسی گویا
پنهان ز نظر اما در دیده جان پیدا
در مکه و در یثرب شاهنشه ذو موکب
در مشرق و در مغرب خورشید جهان آرا
عیسی فلک رتبت موسی ملک همت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.