گنجور

 
مولانا

ای گشته ز تو خندان بستان و گل رعنا

پیوسته چنین بادا چون شیر و شکر با ما

ای چرخ تو را بنده وی خلق ز تو زنده

احسنت زهی خوابی شاباش زهی زیبا

دریای جمال تو چون موج زند ناگه

پرگنج شود پستی فردوس شود بالا

هر سوی که روی آری در پیش تو گل روید

هر جا که رَوی، آیی، فرشت همه زر بادا

وان دم که ز بدخویی دشنام و جفا گویی

می‌گو که جفای تو حلواست همه حلوا

گرچه دل سنگستش بنگر که چه رنگستش

کز مشعله ننگستش وز رنگ گل حمرا

یا رب دل بازش ده صد عمر درازش ده

فخرش ده و نازش ده تا فخر بود ما را

 
 
 
غزل شمارهٔ ۸۶ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
ابوعلی عثمانی

وَغَنّیٰلِیَ مِنْقَلْبی

وَ غَنَّیْتُ کَما غَنّیٰ

وَکُنّا حَیْثُ ما کانوا

و کانوا حَیثُ ما کُنّا

وطواط

ای طلعت تو نیکو وی قامت تو زیبا

زلفین تو چون عنبر، رخسار تو چون دیبا

از ماه سما دارای افروخته تر چهره

وز سرو سهی دارای افراخته تر بالا

کاشانهٔ شخص تو زیبد که بود جنت

[...]

مولانا

یک پند ز من بشنو خواهی نشوی رسوا

من خمره افیونم زنهار سرم مگشا

آتش به من اندرزن آتش چه زند با من

کاندر فلک افکندم صد آتش و صد غوغا

گر چرخ همه سر شد ور خاک همه پا شد

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
اوحدی

ماییم و سرکویی، پر فتنهٔ ناپیدا

آسوده درو والا، آهسته درو شیدا

در وی سر سرجویان گردان شده از گردن

در وی دل جانبازان تنها شده از تن ها

بر لالهٔ بستانش مجنون شده صد لیلی

[...]

سلمان ساوجی

امشب من و تو هر دو، مستیم، ز می اما

تو مست می حسنی، من، مست می سودا

از صحبت من با تو، برخاست بسی فتنه

دیوانه چو بنشیند، با مست بود غوغا

آن جان که به غم دادم، از بوی تو شد حاصل

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه