گنجور

 
سلیم تهرانی

چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم

وگر به بزم بزرگان رسم، حکیم شوم

شوند لاله و گل چون چراغ روگردان

ز من، به گلشن ایام اگر نسیم شوم

گدای را به گدای دگر شدن محتاج

چه حکمت است، هلاک تو ای کریم شوم

بریده باد ازان طور، پای همت من

که گر عروج کند کار من، کلیم شوم

لبالب از گهر راز وبسته لب چو صدف

هلاک شیوهٔ خاموشی سلیم شوم!