به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم
چو می به یاد لبت موج اضطراب زنم
به سایه اش نروم، ابر اگر هما گردد
به یاد روی تو ساغر در آفتاب زنم
فریب خورده ی طوفان شوقم و خواهم
سفینه ای که ازو موج انتخاب زنم!
خرابه بسته چو گردد، نشان معموری ست
عبث چرا به در دیده قفل خواب زنم
سلیم بس که چو گل پاکدامن آمده ام
چو موج، خندهٔ تردامنی بر آب زنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.