چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم
فریب نکهت گل کرده در چمن مستم
نسیم کوی تو در باغ می برد هوشم
خیال روی تو دارد در انجمن مستم
ترا ندیده به وصف تو عشق می بازم
چو بلبل قفس از نکهت چمن مستم
مکن کرشمه که کار مرا نگاه تو ساخت
به جام باده چه ریزی دگر، که من مستم
سلیم بیخودم از نغمه ی صریر قلم
ز بانگ تیشه ی خود همچو کوهکن مستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو لاله گون شوی از باده، در چمن مستم
چو مشک بیز کنی طره، در ختن مستم
دل برهمنم، از سایهٔ صنم داغم
دماغ بلبلم از نکهت چمن مستم
نه شکل سبحه شناسم نه صورت محراب
[...]
نه این زمان ز می جلوه تو من مستم
که سالهاست از این باده کهن مستم
دراین بهار ندانم بسر چها دارم
که دیگران بچمن جرعه نوش و من مستم
اگر نه بلبل زارم چرا بفصل بهار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.