گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک انداز

خویش را غنچه کن و در بغل چاک انداز

باده از خون دل خویش درین باغ بنوش

چون خزان تفرقه در سلسله ی تاک انداز

خاتم جم به در میکده جوید هر کس

همچو خورشید تو هم پنجه درین خاک انداز

صوفیان چمن از شوق به وجد آمده اند

کمتر از ابر نه ای، خرقه بر افلاک انداز

ای غزال حرم آسایش اگر می خواهی

خویش را زود در آن حلقه ی فتراک انداز

مستی و منع نکرده ست کسی مستان را

دست در گردن سرو چمن ای تاک انداز

آسمان گفته به صیاد که از بی رحمی

ماهی از آب برون آور و بر خاک انداز

دل به دریا فکن ای خواجه و از باده فروش

بستان آتش و در خانه ی امساک انداز

دانه دهقان چو فشاند به زمین، می گوید

هرچه از خاک به دست آمده در خاک انداز

به هوس دامن خود را مکن آلوده سلیم

همچو آیینه به خوبان، نظر پاک انداز

 
 
 
حافظ

خیز و در کاسهٔ زر آبِ طَرَبناک انداز

پیشتر زان که شَوَد کاسهٔ سَر خاک انداز

عاقبت منزلِ ما وادیِ خاموشان است

حالیا غُلغُله در گنبدِ افلاک انداز

چشمِ آلوده نظر، از رخِ جانان دور است

[...]

جامی

یا به شمشیر جفا در جگرم چاک انداز

یا به رحمت نظری بر من غمناک انداز

تشنه لب خاک شدم در هوس لعل لبت

ساغر می بکش و جرعه بر این خاک انداز

سگ طوق توام آن دم که کنی عزم شکار

[...]

امیرعلیشیر نوایی

نوبهاران به قدح آب طربناک انداز

ابرسان غلغله در گنبد افلاک انداز

چند از دور فلک چون کره سرگردانی

فتنه از دور قدح در کره خاک انداز

پاک بازی اگر از ایزد پاکت هوس است

[...]

نظیری نیشابوری

جام گیر اختر افتاده بر افلاک انداز

روح شو عاریت خاک سوی خاک انداز

دعوی عقل جز از عشق مشخص نشود

بحث کج را به در داور بی باک انداز

با چنین دیده آلوده تو را نتوان دید

[...]

اقبال لاهوری

ساقیا بر جگرم شعلهٔ نمناک انداز

دگر آشوب قیامت به کف خاک انداز

او بیک دانهٔ گندم به زمینم انداخت

تو بیک جرعه آب آنسوی افلاک انداز

عشق را باده مرد افکن و پرزور بده

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه