از غم هرکسی این سوخته تن می لرزد
تیشه بر کوه زنی، خانه ی من می لرزد
دلم از ناله ی مرغان چمن می لرزد
هرکه فریاد کند، پیکر من می لرزد
نفس باد خزان در تو اثر کرده مگر؟
سخت آواز تو ای مرغ چمن می لرزد
جوهر جرأت هر دل ز زبان معلوم است
دلو در چاه چو خالی ست، رسن می لرزد
بس که رسوایی ام آورده قیامت به سرش
چون بری نام مرا، خاک وطن می لرزد
جنبش لاله و گل نیست ز تأثیر صبا
که ز رشک رخت اعضای چمن می لرزد
جامه چون عاریت است آگه ازو باید بود
جان بیچاره ازان بر سر تن می لرزد
پیش او کشته شدن را سببی نیست سلیم
دل چو سیماب ازان در بر من می لرزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.