به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک میآید
ز خاک کشتهٔ دیرینه بوی مشک میآید
خیال زلف او را در دلم هرگه گذار افتد
چو گل از زخمهای سینه بوی مشک میآید
به جوش آرد ز بس شوق می گلرنگ خونم را
ز خاکم هر شب آدینه بوی مشک میآید
حذر از فتنهٔ خوبان این گلشن، که سوسن را
ز خنجر همچو اهل کینه بوی مشک میآید
سلیم آهی کشیدم بر خیال زلف او آنجا
هنوز از خانهٔ آیینه بوی مشک میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.