گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می‌آید

ز خاک کشتهٔ دیرینه بوی مشک می‌آید

خیال زلف او را در دلم هرگه گذار افتد

چو گل از زخم‌های سینه بوی مشک می‌آید

به جوش آرد ز بس شوق می گلرنگ خونم را

ز خاکم هر شب آدینه بوی مشک می‌آید

حذر از فتنهٔ خوبان این گلشن، که سوسن را

ز خنجر همچو اهل کینه بوی مشک می‌آید

سلیم آهی کشیدم بر خیال زلف او آنجا

هنوز از خانهٔ آیینه بوی مشک می‌آید