به کوی عشق، دل دادخواه میخواهند
چو آفتاب، سر بیکلاه میخواهند
به چشمه خضر سراغم دهد، نمیداند
که تشنگان ذقن، آب چاه میخواهند
ز ناز و غمزه در آن چشم هرچه خواهی هست
ولی چه سود، اسیران نگاه میخواهند
به حال خضر ازین رهروانم آید رحم
که آب میدهد و نان راه میخواهند
دلی چو زاغ طلب کن به عزم گلشن هند
که رونما ز تو مرغ سیاه میخواهند
سلیم داغ نهان فاش کن به دعوی عشق
که منکران محبت گواه میخواهند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.